جمعه، آبان ۱۰، ۱۳۸۷

شعری برای معشوقه

برای فصل بارندگی
به معشوقه‌ای با چتر ِ دو نفره نیاز دارم
برای فصل زمستان
به معشوقه‌ای
با کلبه‌ای گرم
و توانایی پختن یک کاسه سوپ ِ خوب

برای فصل بهار و تابستان
خودم از پس کارهایم برمی‌آیم
دیگر به شما زحمت نمی‌دهم

سه‌شنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۷

ته خط

انسانی که به ته خط برسد یا خودکشی می‌کند یا ازدواج.

شنبه، مهر ۲۰، ۱۳۸۷

شعری برای ایربگ

حسودي‌ام مي‌شود
به ايربگ ِ ماشين ِ تو؛
به احتمال ِ وقوع ِ يك لحظه ْ لمس ِ صورتت
و بوسيدن ِ لب‌هاي ِ سرخ ِ تو
توسط ِ اين ايربگ ِ لعنتي

شنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۷

انزال ادبی

"شعر باید خودش بیاد" یعنی ما در ترانه‌سرایی به انزال ادبی رسیده‌ایم.