به آقا محمد قوچاني قول داده بودم يك فال قهوه هم براي او بگيرم. فنجان قهوهاش را هنوز مزه نكرده بود كه گفتند دم در كارش دارند. گفت: «الان برميگردم. تو فالت را بگير.» گفتم: «بايد قهوه فنجانت را بخوري، بعد.» جلوي در برگشت و گفت: «وقتي برگشتم قهوهام را ميخورم و فنجان را سمت قلبم برميگردانم توي نعلبكي. بعد تو ببين در فال من چه ميبيني.» فنجان قهوه آقا قوچاني، سرد و از دهان افتاده، الان روي ميز سردبيري اعتمادملي است. هنوز برنگشته است تا قهوهاش را بخورد تا فالش را بگيرم. شما از او خبري نداريد؟
آيا او آبخنك را به قهوه ترجيح داده است؟ آيا قهوه دوست ندارد؟ ما نميدانيم.
*
آقا محمد قوچاني، يك فال قهوه طلب تو.
روزنامه اعتماد ملی - ستون فال قهوه - 31 خرداد 1388 - پوريا عالمي