انگار نه انگار

طنزها و یادداشت‌های مطبوعاتیِ پوریا عالمی

جمعه، مهر ۱۳، ۱۳۹۷

›
سی‌سالگی روزی خالی از همه بود یک چهاردیواری بود. یک‌مترونیم در دومتر بیست و یکی دو روز بود که زندگی‌ام در همین در و دیوار خلاصه می‌شد....
شنبه، تیر ۱۶، ۱۳۹۷

نقد سوسن شریعتی بر کتاب معاهده نوشیدن چای در مجله‌ی اندیشه پویا

›
معاهده نوشیدن چای نشر گاندو
شنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۹۷

کلمه‌های من کبوترهای چاهی‌اند

›
تمام من را چند می‌خری آقا؟ تا بتوانم به آینه و آب و آرزو مهاجرت کنم من لابه‌لای سیمان و خیابان و دستان شما غریبه‌ام تمام من را چند ...
دوشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۹۷

قسمتی از داستان بلند برویم سیدمهدی آش بخوریم

›
برای رشد کردن نباید از روی هم رد بشویم. اگر از روی کسی رد شدید برگردید و معذرت‌خواهی کنید و از زمین بلندش کنید. اگر کسی از روی شما رد شد م...
شنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۹۷

روایت چهلم از خاورمیانه

›
دوست داشت درخت شود جوانه بزند و در امنیتش لانه کنند پرندگان زیر سایه‌اش بیارامند رهگذران و تنش سندی باشد بر عشق‌های آتشین و نام‌ها...
یکشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۹۷

محمدعلی موحد پُز دادنی است

›
چند روز پیش تلفن ما زنگ خورد و آقای آموزگار، رییس اتحادیه ناشران، که پشت تلفن بود گفت: گوشی... و گوشی را داد دست کسی که گفت: سلام من   مح...
جمعه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۷

›
غم شکل عجیبی دارد و در هر زبان صدای هق هق می‌دهد
سه‌شنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۹۶

›
گاهی غم در لبی است که می‌خنداند گاهی درد در دستی است که برای نوشتن قلم شده است گاهی آزادی در کاردی است که به استخوان پرنده رسیده است من ...
جمعه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۶

شما دعوتید به...

›
شما دعوتید به رونمایی و نقد  مجموعه شعر معاهده‌ی نوشیدن چای اثر پوریا عالمی با حضور و سخنرانی: حافظ موسوی و سوسن شریعتی سه‌شنبه ۱...
چهارشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۹۶

معاهده نوشیدن چای

›
مجموعه‌ی شعر | نشر گاندو
سه‌شنبه، دی ۰۵، ۱۳۹۶

جناب نیویورکر ۵ قرون؟!

›
باید هم نیویورکر «سلیقه» ادبی و فرهنگی و هنری ایجاد کند، وقتی بی‌وقفه و یک‌نفس تا اینجا دویده. باید هم وقتی داستان کوتاه دیگر م...
دوشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۹۶

›
ما مردم دندانه‌های چرخ‌دنده‌ایم دولت‌ها پدال گاز را فشار می‌دهند فریاد نمی‌زنیم همدیگر را می‌سابیم به هم گل‌آویز می‌شویم و ماشین زمان پیش م...
سه‌شنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۹۶

کاناپه‌چی

›
انتشارات مروارید با مقدمه ماشاالله شمس‌الواعظین
دوشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۹۶

آمبولانس‌چی

›
مجموعه طنز سیاسی تقدیم  شده به آقای احمدی‌نژاد!
پنجشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۹۶

›
عروسكى به تو ميدهند تا منفجرت كنند به آغوشت ميكشند تا منهدمت كنند كودكى با كمربند انتحارى پدر مهربانش ميدود ...
یکشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۹۶

اردیبهشت ۹۶

›
ما برای رسیدن به یک شب روشن خنده در خیابان بسیار گریستیم روزهای تاریک در خانه در خنده روشن آن شب از ما نام‌هایی نبودند در خنده زار گ...
دوشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۹۵

درباره پوریا عالمی

›
ابراهیم نبوی  طنزپژوهی پوریا عالمی در سال ۱۳۶۱ در تهران به دنیا آمد. اما خانواده او پس از چندی کوچ کردند به شهرک اندیشه....
یکشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۹۵

آسانسورچی و سانسورچی پوریا عالمی

›
ابراهیم نبوی طنزپژوهی کتاب آس‌آن‌سور‌چی پوریا عالمی به چاپ پنجم رسیده و مثل سایر کارهایش موفق و خوش استقبال است. او طنزنویسی خوش ف...
سه‌شنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۹۵

اکون‌آبادی‌ها

›
داستان بلند طنز نشر گاندو چاپ اول: بهمن ۱۳۹۵
چهارشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۵

طرح گلوله در گالری

›
به قول حافظ موسوی شاعر، «اینجا خاورمیانه است و این لکنته که از میان خون ما می‌گذرد تاریخ است.» این لکنته باعث لکنت ما می‌شود؛ صدای گ...
شنبه، آبان ۰۸، ۱۳۹۵

بلند فکر می‌کنم

›
فیس‌بوک، اینستاگرام، توئیتر... همه و همه شبیه یک فروشگاه بسیار بزرگ هستند. تو در طبقه‌ی شلوغ و کوچکی خودت را جا می‌دهی و تصور می‌کنی داری...
پنجشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۹۵

یک گزارش واقعی از بیمارستان دولتی

›
دیروز رفته بودم بیمارستان دولتی. بابای سوفیا از دست سماجت و خواستگاری‌های پی در پی من سکته کرده بود و نیاز به کولونوسكپى داشت. من حدس زدم ...
چهارشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۹۵

قهوه‌ی قجری دوران من

›
قهوه‌ی قجری دوران من نه در فنجانی چینی که در شبکه‌های اجتماعی سرو می‌شود. نه هر شب یک‌قطره؛ هر لحظه یک‌قطره. نه به دست دیگری که به دست خود...
چهارشنبه، خرداد ۱۲، ۱۳۹۵

ادبیات تطبیقی ما و شاملو

›
هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خود برنخاست که من به فیس‌بوک نشسته‌ام که به اینستاگرام نشسته‌ام که به توئیتر نشسته‌ام که کلا نشسته‌ام
سه‌شنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۹۵

›
خدا گویی چاقوی زمانش را روی پیشانی ما تیز می‌کند
پنجشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۹۵

›
مثل نارنجکی که طرفدار صلح است زبانم گرفته است و به تته‌پته افتاده‌ام و می‌ترسم نام شما را به زبان بیاورم مثل کارگری بدون ضامن معتبر پیاده ب...

›
ابرها گلها بوها چشمها هيچ يك واقعى نبود آسمان شلوار جين خدايان بود زمين جاسوئيچى كوچكى كه به حلقه كمربندش انداخته اين روزها در بدنم دنبال ن...
شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۹۴

نزديكتر بيا كبريت‌فروش من

›
ها نكن دخترك زيباى كبريت‌فروش از دست خدا هم كارى ساخته نيست يخ اين مردم با هاى تو باز نمى‌شود . دخترك زيبا زمستان دست به كار شده تا دستهاى ...
شنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۹۴

ٰفارسی‌ام بر خلاف فارسی شما بیشتر اوقات سی و یک حرف دارد

›
ٰفارسی‌ام بر خلاف فارسی شما بیشتر اوقات سی و یک حرف دارد. نون فارسی‌ام با آرد سهمیه و وارداتی پخت می‌شود پس هر از گاهی دستم به نون می‌رسد ...
چهارشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۹۴

اصلاح‌طلبان یواش یا اصلاح‌طلبان جوان؟

›
یا چرا من در انتخابات شرکت می‌کنم اما به شیوه خودم . ببینید ما بالاخره در انتخابات شرکت می‌کنیم چون داریم توی این کشور زندگی می‌کن...
یکشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۹۴

اینجا خاورمیانه است

›
مثل نارنجکی که طرفدار صلح است زبانم گرفته است و به تته‌پته افتاده‌ام و می‌ترسم نام شما را به زبان بیاورم مثل کارگری بدون ضامن معتبر پی...
پنجشنبه، دی ۲۴، ۱۳۹۴

طرح

›
تار موى تو بر كت من و تارى از موهات در پيراهنم پروانه‌اى كوچكم افتاده در دام تارى كه برايش تنيده‌اى
‹
›
صفحهٔ اصلی
مشاهده نسخه وب
با پشتیبانی Blogger.