جمعه، تیر ۲۳، ۱۳۹۱

شانه خالی کردن مرغ‌ها از پر کردن شانه تخم مرغ

 تصویری از مسوول غیررسمی تخم مرغ رسمی و غیر رسمی، ملقب به آقا مرغه که برای اولین بار منتشر می‌شود.


 

در گفت‌وگوی بی‌پرده‌ی "جعفرقلی ریپورتر" با مسوول غیررسمی تخم مرغ غیررسمی و رسمی مطرح شد

گزارشی از: جعفرقلی پرس ریپورتر

با توجه به این‌که تخم مرغ یک دفعه گران شد جعفرقلی ریپورتر، خبرنگار ما، این ور و آن ور رفت تا مسوول مستقیم گرانی تخم مرغ را پیدا کند و با او گفت‌وگو کند که تلاشش بی‌نتیجه ماند. او علاوه بر ادارات و نهادهای مرتبط دولتی و خصوصی، به هر مرغدانی‌ای سر زد اما بی‌فایده بود، کسی مسوولیت این امر را نمی‌پذیرفت تا این‌که با مافیای تخم مرغ مواجه شد. مافیای تخم مرغ که مثل هر مافیای دیگری از موی دماغ شدن هیچ خبرنگاری خوشش نمی‌آید اول با کیش کردن سعی کرد جعفرقلی ریپورتر را قبل از این‌که هوا تاریک شود، مثل مرغ‌ها به لانه بفرستند، اما جعفرقلی ریپورتر کوتاه نیامد. وقتی هوا تاریک شد مافیای تخم مرغ به سمت جعفرقلی تخم مرغ گندیده پرت کرد اما این لجن‌پراکنی و پرونده‌سازی و سو کردن، نتوانست خبرنگار لجوج و فضول و پیگیر ما را مایوس سازد. در نهایت رییس مافیای تخم مرغ، یک تخم مرغ پخته به سمت جعفرقلی پرت کرد. وقتی جعفرقلی ریپورتر دولا شد و تخم مرغ پخته را برداشت دید این ور تخم مرغ نوشته: «همه چی زیر سر آقا مرغه است.» و آن ور تخم مرغ هم یک نشانی نوشته شده. جعفرقلی همان شب رفت تا با آقا مرغه مصاحبه کند، جایی دور و بر قلعه مرغی.

متن ناکامل گفت‌وگو با آقا مرغه
جعفرقلی اسم رمز را می‌گوید: «قد قدا قد قد قودا... قد قد.» و در یک کانتینر باز می‌شود و او وارد یک دفتر متحرک می‌شود. در کانتینر یک میز مدیریت وجود دارد که آقا مرغه پشت آن نشسته است.
جعفرقلی: سلام آقامرغه. من ریپورترم، جعفرقلی ریپورتر. نشانی شما را مافیای تخم مرغ به من داد و گفت همه چیز زیر سر شماست. آیا مایل هستید در این‌باره گفت‌وگو کنیم؟ در صورت تمایل لطفا خودتان را معرفی کنید.
آقا مرغه: بنده غ. ر. م. (نام واقعی وی حتا در دفتر روزنامه هم موجود نیست!) ملقب به آقا مرغه هستم که در بیمارستان به دنیا آمدم. بنده تو کار مرغ و تخم مرغ هستم.
جعفرقلی: این‌که گفتید تو کار مرغ و تخم مرغ هستید یعنی چی؟
آقا مرغه: یعنی هر کی بیاد تو کار مرغ و تخم مرغ من می‌گذارم تو کارش. تا ورشکست هم نشود ول‌کن ماجرا نیستم.جعفرقلی: آیا شما با مافیای تخم مرغ در ارتباط هستید؟
آقا مرغه: نه. اون‌ها با ما مرتبط هستند. یعنی مافیا واسه این‌که بخواهد به کارش ادامه بدهد باید هوای ما را داشته باشد وگرنه...
جعفرقلی: وگرنه چی؟
آقا مرغه: وگرنه تلفن را برمی‌دارم و با یک تلفن مافیای تخم مرغ را تبدیل به نیمرو می‌کنم.

آغامحمدخان قاجار ربطی نداشت
جعفرقلی: چرا به شما می‌گویند آقا مرغه؟ در واقع باید توضیح بدهم که اگر مرغ تخم می‌کند و بچه‌دار می‌شود پس خانم است و خروس که هارت و پورت می‌کند آقا است. به همین دلیل برای جامعه سوال پیش آمده که آقا مرغه چه صیغه‌ای است؟
آقا مرغه: بنده برای این‌که وضعیت مرغ‌ها را زیر نظر داشته باشم و بتوانم آن‌ها را مدیریت کنم باید خروس‌ها ازم حرف‌شنوی داشته باشند. برای همین مشاور بنده این اسم را انتخاب کرده که بین مرغ و خروس‌جماعت مقبولیت، محبوبیت و مصونیت داشته باشم.
جعفرقلی: آها... اما منتقدان شما می‌گویند شما خودت به خاطر مصرف تخم مرغ آزمایشگاهی و خوردن مرغ‌های هورمونی دچار اختلال شدی و این‌طوری به دنیا آمدی.
آقا مرغه (اشک گوشه چشمش را پاک می‌کند): شایعه است.
جعفرقلی: آها... اما منتقدان شما می‌گویند پدر و مادر آغامحمدخان قاجار هم مرغ هورمونی خورده بودند که آغامحمدخان آقا نشد و آغا شد.
آقا مرغه (عصبانی می‌شود): منتقدان من بروند با تخم مرغ رنگی بازی کنند. همه‌شان حسودند.

روزانه سه زرده غیر سوبسیدی برای تامین قوت مدیران
جعفرقلی: خب. برگردیم به مساله تخم مرغ. شما به عنوان مسوول غیر رسمی تخم مرغ رسمی و غیر رسمی درباره‌ی گرانی تخم مرغ چه نظری دارید؟ آیا ضعف مدیریت است؟
آقا مرغه: نه‌خیر. ضعف مدیریت نیست. اتفاقا ما در مدیریت ضعف نداریم قوت داریم. چون ما روزانه به مدیران‌مان سه عدد زرده تخم مرغ بدون سوبسید می‌دهیم که قوی بشوند و قوت بگیرند. از طرف دیگر شما باید بدانید که فرآیند تولید تخم مرغ ربطی به مدیران ندارد.
جعفرقلی: فرآیند تولید تخم مرغ را توضیح بدهید تا ببینیم چرا مدیران ربطی به آن ندارند.
آقا مرغه: ببینید خیلی ساده است. مرغ شروع می‌کند از صبح زود دانه خوردن. هی دانه می‌خورد و این دانه توی دلش تبدیل به تخم می‌شود. بعد باید تخم کند. همین.

این شخص به احتمال قوی سرکرده مافیای تخم مرغ است.




فرآیند علمی تخم گذاشتن
جعفرقلی: چه ربطی دارد؟ لطفا درباره گرانی تخم مرغ توضیح بدهید.
آقا مرغه: خیلی روشنه. شما خودت را بگذار جای یک مرغ. باید از صبح دانه بخوری و بعد توی دلت تخم درست کنی بعد باید تخم بگذاری. شما، یا هر کدام از منتقدان ما، تا حالا یک مرغ را در حال تخم گذاشتن دیده‌اید؟
جعفرقلی: بله. دیدم.
آقا مرغه: خیلی خب. یک مرغ در حال تخم گذاشتن چطوری است؟
جعفرقلی: قد قد می‌کند؟
آقا مرغه: نه.
جعفرقلی: دپریشن زایمان دارد؟
آقا مرغه: نه.
جعفرقلی: ذهنش درگیر آینده و تحصیل و درمان و بیمه تخمش است؟
آقا مرغه: نه.

مرغ‌ها تحت فشارند
جعفرقلی: آقا شما دوباره کلک زدی. شما من را انداختی توی دام. من مصاحبه‌کننده‌ام. لطفا خودتان جواب بدهید که مرغ هنگام تخم گذاشتن چه حالتی دارد؟
آقا مرغه: مرغ تحت فشار است. خیلی هم تحت فشار است و از چند جهت بهش فشار می‌آید. درست؟
جعفرقلی: درست.
آقا مرغه: خب. شما خودت را بگذار جای مرغ بدبخت. روزی چندتا تخم می‌توانی بکنی؟
جعفرقلی: آها... پس شما می‌گویی مرغ‌ها از زیر تخم کردن شانه خالی می‌کنند.
آقا مرغه: بله.
جعفرقلی: اما منتقدان شما می‌گویند وظیفه مرغ‌ها این است که شانه تخم مرغ را پر کنند و نباید از پر کردن شانه تخم مرغ شانه خالی کنند.
آقا مرغه: وقتی تخم نمی‌کنند ما به عنوان مدیر و مسوول مربوطه چه کار کنیم؟
جعفرقلی: به‌شان فشار بیاورید.
آقا مرغه: یعنی مرغ‌ها را یکی یکی بگیریم توی دست‌مان و این‌قدر به‌شان فشار بیاوریم که بیشتر تخم کنند؟
جعفرقلی: نه. یعنی با برنامه‌ریزی تغذیه و زمان‌بندی خواب و خوراک، می‌توانید کاری کنید تا روزی سه تا تخم کنند.

سفسطه تخم مرغی
آقا مرغه: یعنی شما می‌گویی ما مرغ‌هایی داریم که می‌توانند روزی سه تا تخم می‌کنند؟
جعفرقلی: بله.
آقا مرغه: چرا سه تا؟
جعفرقلی: پس چندتا؟
آقا مرغه: نهایتا دوتا.
جعفرقلی: چرا دوتا؟
آقا مرغه: تا قیمت تخم مرغ پایین نیاید.
جعفرقلی: دیدی زیر سر خودت است. ای شیطون.
آقا مرغه: نه. دانشمندان نوجوان ثابت کردند اگر مرغ روزی سه تا تخم کند در واقع همان یک تخم است که سه بار کرده. یعنی جای این‌که یک بار یک تخم گنده بکند، آن را تبدیل می‌کند به سه تا تخم کوچک و می‌گذارد. پس قیمت تخم مرغ می‌آید پایین.
جعفرقلی: با این توجیهات راهکار شما برای حل مشکل تخم مرغ چیست؟
آقا مرغه: مصرف‌کننده‌ها باید تخم مرغ را درست مصرف کنند.
جعفرقلی: یعنی چی؟

چطور درست تخم مرغ بخریم؟
آقا مرغه: اول این‌که وقتی مردم می‌روند تخم مرغ بخرند، درشت‌هاش را سوا کنند که وقتی نیمرو می‌زنند هر دونفر با یک تخم سیر شوند. درست؟
جعفرقلی: درست.
آقا مرغه: دوم این‌که مردم دنبال تجملات نباشند و تخم مرغ مارک‌دار نخرند.
جعفرقلی: یعنی چی؟
آقا مرغه: یعنی جای این‌که دنبال برندهای معروف باشند، به تخم مرغ وطنی روی بیاورند. مگر تخم مرغ‌های ما چه عیبی دارد؟ از لحاظ کیفیت عین تخم‌های خارجی است. سفیدتر هم هست. زرده‌اش هم بزرگ‌تر است. پس توصیه ما این است که مردم تخم مرغ مارک‌دار نخرند و دنبال این تجملات و مصرف‌گرایی و قرتی‌بازی نباشند. درست؟
جعفرقلی: درست.
آقا مرغه: حالا بیا من به شما یک تخم طلا به عنوان جایزه بدهم که بروی و این مصاحبه را خوب پیاده کنی. دوتا شانه تخم مرغ قاچاقی هم برات گذاشتم زیر آن گونی‌ها بردار ببر بده بچه‌های روزنامه‌تان. فقط توقع دارم که از فردا من را تیتر یک کنید و یک حالی بهم بدهید که مردم بفهمند مسوولیت گرانی تخم مرغ با من نیست و با خود مرغ‌هاست. باشه؟
جعفرقلی: به نظرم، تخم طلا را نگه دار و بنشین روش تا جوجه شود. چی خیال کردی؟ هان؟ به من می‌گویند جعفرقلی ریپورتر. جعفرقلی رشوه نمی‌گیرد. بای بای...
آقا مرغه: پس توی راه برگشت خیلی مراقب باش، که ماشین نزد بهت و املت شوی. یو هاا ها ااا.

(توضیح روزنامه: خوانندگان عزیز روی رکوردر جعفرقلی، در پایان این گفت‌وگو صدای تصادف شدیدی ضبط شده. شایان ذکر است که رکوردر نیز به شکل مشکوکی توسط یک خروس به دفتر روزنامه رسید. اما تا این لحظه خبری از جعفرقلی ریپورتر در دست نیست. لطفا در صورت مشاهده جعفرقلی یا یک املت روان در خیابان با ما تماس بگیرید. آیا جعفرقلی به خاطر تهیه گزارشی درباره تخم مرغ تبدیل به املت شد؟ باید صبر کرد و دید.)





منتشرشده در ویژه‌نامه آخر هفته روزنامه‌ی دنیای اقتصاد 
تاریخ 22 تیر 91