چهارشنبه، تیر ۰۸، ۱۳۹۰

اعترافات سه لپ‌تاپ


داشتم خبری را به نقل از سایت یکشنبه می‌خواندم که گفته بود «لپ‌تاپ سه نفر ... در حرکتی «سازماندهی شده» دزدیده شده است»، که یک دفعه یکی از مال‌خرهای سر چهارراه حافظ – جمهوری آمد و گفت: «سه تا لپ‌تاپ دزدی خریدم. شنیده‌ام توی روزنامه‌ی اعتماد برای همه چیز راهکار داری، گفتم شاید این لپ‌تاپ‌ها هم به کارت بیاد.» 
دست کردم توی جیبم که بهش شیتیل (ادبا بهش می‌گوید دست‌خوش و انعام) بدهم که گفت: «شیتیل نمی‌خوام داداش. من واسه حفظ منافع ملی و در راستای حفظ منافع مکتب ایرانی این کار رو کردم.»

خلاصه این لپ‌تاپ‌ها، به عنوان عناصری مشکوک به من تحویل داده شد و من در جلسات متعددی روی آن‌ها کار کارشناسی کردم. متن تخلیه‌ی اطلاعاتی هارد دیسک این سه لپ‌تاپ در ذیل می‌آید.


لپ‌تاپ اول
 
او در صحت و سلامت ویندوز خود این‌طور پرینت داد: 
من یک لپ‌تاپ بدبخت بودم که هیچ اطلاعاتی نداشتم. در یکی از خانه‌های تیمی (با اسم رد گم کننده‌ی کافی‌نت) به من آموزش‌های فشرده و پیچیده‌ای دادند (به این عمل در تشکیلات خود، نصب نرم‌افزار می‌گفتند). از جمله برنامه‌ی جاسوسی پی‌هوسوتاپ سی اس پنج (با نام عملیاتی فتوشاپ سی‌اس 5) را به من تلقین کردند (نصب کردند). سپس به صورت تخصصی سندسازی و پرونده‌سازی و جعل اسناد و اوراق و مهرهای دولتی را با من کار کردند (به این عمل در تشکیلات خود، نصب پلاگین می‌گفتند.) 
بعد از این آموزش‌ها من را در ساختمان... [ناخوانا به خاطر مشکل پرینت!] مستقر کردند و من آن‌جا مشغول به پرونده‌سازی شدم تا بین‌شان اختلاف بیندازم. الان که بین‌شان اختلاف افتاده خیلی نادم و پشیمانم و از شما تقاضا دارم من را از شارژ بکشید تا این ننگ را تحمل نکنم.


لپ‌تاپ دوم 
 او در صحت و سلامت نرم‌افزار و سخت‌افزار خود، این اعترافات را پرینت کرد: 
با سلام خدمت کارشناس محترم که در ایام یادآوری و بازآوری خاطرات من (به اصطلاح ریکاوری) با نرم‌افزار من مثل نرم‌افزار خودش رفتار کرد و هیچ فایل من را دیلیت نکرد. 
در بازآوری خاطراتم به این نتیجه رسیدم که زندگی‌ام را حیف کرده‌ام. من سال‌های زیادی به عنوان رابط بین جوانان و سایت‌هایی که به نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی آپ تو دیت (به روز رسانی) می‌شدند خدمت کردم. منتها معترف هستم که آن کارها همه در گمراهی بود و من عمر خودم را تلف کردم و زندگی جوانان این مملکت را تباه ساختم. غلط کردم. من بعد از این جلسات کارشناسی به خودم آمدم و از وقتی که کسی من را روشن می‌کند و به دنیای خطرناک اجنبی وصل می‌شود (به اصطلاح کانکت می‌شود) هرگز معبری برای ورود به ظلمات و بی‌ناموسی و سایت‌های سیاسی نمی‌شوم.
من بعد از جلسات کارشناسی با مفهوم زیبای صفحه‌ی پرمخاطب "پیوندها" آشنا شده‌ام و همه‌ی جوانان، روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی را به صفحه‌ی پیوندها دعوت می‌کنم.

به قول شاعر: صد بار اگر فیلتر شکستی باز آ.

در پایان شما را سفارش می‌کنم به یک فرمت کلی از برنامه‌های مبتذل سیاسی و اخلاقی و اجتماعی ک به خاطر سیاست‌های انفورماتیک غلط دولت‌های گذشته روی جامعه نصب شده است (به اصطلاح جامعه باگ دارد)، و نصب برنامه‌های خودآموز اخلاق در خانواده. با تشکر. لپ‌تاپ غلط کرده.


لپ‌تاپ سوم
 
او متاسفانه به علت فشار ناشی از ریکاوری، ویندوزش پرید و دیگر بالا نیامد. البته هکرها و بلاگرهای بی‌انصاف، مشکل ساده‌ی نرم‌افزاری را که منجر به خراب شدن (در اصطلاح پزشکی= ری‌شارژ) این لپ‌تاپ شده، با خبرسازی و جعل "شکستن مانیتور و سوختن هارد و کنده شدن دکمه‌های کیبرد" ذکر کرده‌اند...

نسخه 
 نسخه‌ی امروز معرفی یک فیلترشکن است. اگر روی روزنامه‌تان موس نصب است، روی اینجا کلیک کنید!


 منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، دوره‌ی جدید، 8 تیر 90، شماره‌ی 2199
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)