آقاي حسين ابراهيمي، نايبرييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس، روي كاناپه يله شد و دستش را گذاشت زير چانهاش و نفسش از جاي گرم در آمد و گفت: «شمار زيادي از جوانان معترض بازداشت شدهاند و يك جوان توسط نيروهاي امنيتي به قتل رسيده است. براي همين مجلس آمادگي خود را براي اعزام هيات حقوق بشري براي بررسي نقض حقوق بشر اعلام ميكند.»
گفتم: «جدي؟»
گفت: «بله... اصلا گزارشگران حقوق بشر اعزامي مجلس قصد دارند با زندانيان سياسي به گفتوگو بپردازند و درباره برخورد با معترضان گزارشي را تكميل و به مجامع بينالمللي ارسال كنند.»
گفتم: «جدي؟ يعني قراره نماينده مجلس بره با زندانيان سياسي حرف بزنه و از اين كارهاي تخيلي و رويايي؟»
گفت: «بله. صد در صد.»
گفتم: «همين مجلس؟ توي همينجا؟»
ابراهيمي گفت: «البته اينجا كه نه. قرار است از انگليس شروع كنيم.»
گفتم: « :| » *
راهكار
با توجه به اينكه مجلس ايران مارتين لوتركينگوار نسبت به بازداشت جوانان معترض انگليسي و نقض حقوق بشر در آن كشور خيلي بموقع وارد عمل شده و مادر ترزا وار از هر حق پايمالشدهيي دفاع ميكند و گانديوار حتي نميتواند ببيند جان يك بيگناه گرفته شود، ما مبهوت ميباشيم، هنگ كردهايم و هيچ راهكاري به ذهن ما نميرسد. براي همين دستهجمعي خسته نباشيم.
نسخه
امروز نسخه نميدهيم. اما ياد يكي از همسايگانمان افتادم كه باغچه پشتي خودش را حوصله نميكرد بيل بزند، اما به جان شما با چه اصراري گير داده بود باغچه ما را بيل بزند.
* مبهوت
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، دورهی جدید، 20 مرداد 90، شمارهی 2234
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)