تبدیل شدن به چیزی که نیستی که چیزی نیست. خیلی ساده است.
تبدیل شدن به چیزی که میخواهی چیزی که هستی که باید باشی که باید بشوی خیلی ساده نیست. اصلا ساده نیست. برای همین وقتی میخواهیم تبدیل شویم به چیزی که میخواهیم کم کم چیزی میشویم که نمیخواستیم و چیزی که نمیخواهیم چون تبدیل شدن به چیزی که نیستی خیلی ساده است و یکمرتبه میبینی چیزی هستی که چیزی هم نیست و چیزی هم نیستی که هستی و این موضوع هرگز در ذهن ما چیزی نیست چون حواسمان به چیزی نیست. یک روز صبح چشممان را باز میکنیم و به جای آدمی دیگر زندگی میکنیم. خیلی ساده است. و چیزهای ساده غم بزرگتری دارند. برای همین وقتی به کسی میگوییم چهمان شده است و به چه چیزی تبدیل شدهایم یا داریم میشویم، میگوید: «چیزی نیست... این که چیزی نیست.»
تبدیل شدن به چیزی که میخواهی چیزی که هستی که باید باشی که باید بشوی خیلی ساده نیست. اصلا ساده نیست. برای همین وقتی میخواهیم تبدیل شویم به چیزی که میخواهیم کم کم چیزی میشویم که نمیخواستیم و چیزی که نمیخواهیم چون تبدیل شدن به چیزی که نیستی خیلی ساده است و یکمرتبه میبینی چیزی هستی که چیزی هم نیست و چیزی هم نیستی که هستی و این موضوع هرگز در ذهن ما چیزی نیست چون حواسمان به چیزی نیست. یک روز صبح چشممان را باز میکنیم و به جای آدمی دیگر زندگی میکنیم. خیلی ساده است. و چیزهای ساده غم بزرگتری دارند. برای همین وقتی به کسی میگوییم چهمان شده است و به چه چیزی تبدیل شدهایم یا داریم میشویم، میگوید: «چیزی نیست... این که چیزی نیست.»