یک خبر بامزهای خواندم که «به هر خانوار ایرانی هزار متر زمین داده میشود.» اول از همه به تقویم نگاه کردم، فکر کردم زمان انتخابات ریاست جمهوری رسیده است. اما متوجه شدم هنوز حدود دو سال به انتخابات بعدی مانده. من همینجا رسما نارضایتی خود را نسبت به این "شعارسوزی" و "وعدهسوزی" آقای احمدینژاد اعلام میکنم. آخر شعار و وعده به این خوبی را وسط دوران ریاست جمهوری میدهند؟ یعنی شما به کاندیدای بعدی فکر نمیکنی؟ وعده به این خوبی از کجا پیدا کند؟ باید حتما دوباره از "پول نفت" و "مبارزه با مافیای اقتصادی" و "ایجاد چند میلیون فرصت شغلی" و "تقسیم ثروت" و ... استفاده کنند؟
راهکار
راهکار
اگر دولت به هر خانوار ایرانی هزار متر زمین بدهد، سوالهای زیر پیش میآید، که ما راهکار هم براش دادیم:
- وقتی زمین دادند، آبش را هم میدهند؟ یا باید خود مردم آب بدهند. مثلا چاه بکنند، یا لگن بگذارند در هزار متر زمینشان تا باران ببارد. بعد هم، اگر قرار بشود خود مردم دسته گل دولت را آب بدهند، میدانید چقدر تشت و لگن لازم است تا در هزار متر زمین بگذاریم تا بتوانیم یک پارچ آب به دست بیاوریم؟ نمیدانید دیگر. اگر این طوری بخواهیم آب شرب به دست بیاوریم، مملکت را تشت و لگن برمیدارد.
- آیا برق و گاز هم میدهند؟ یا باید با نور خورشید زندگی کرد؟ یا باید در این هزار متر زمین، تنور درست کنیم؟ آیا اگر در هر هزار متر زمین، یک تنور داشته باشیم، تنور انتخابات هم گرم میشود؟ (ما نمیدانیم.)
- اگر هزار متر زمین به هر خانوار ایرانی داده شود، فردا با شهرداری و وزارت راه تنش ایجاد میشود. خب دولت عزیز، نفری ده متر از این هزار متر را کم میکردید. که اتوبان و خیابان و کوچه و پسکوچه درست کنید. طبیعی است که ایرانیان تا آخر عمر در آن هزار متر که نمیمانند، ممکن است به خواهند گاهی بیایند توی کوچه راه بروند. اما کدام کوچه؟
- از لحاظ وجدانی، به کسی که میخواهد زیر زمین بزند، باید پانصد متر زمین داد. به کسی هم که میخواهد چهار طبقه بسازد، باید دویست و پنجاه متر زمین داد.
- با توجه به اینکه پیشبینیهای دولتی برای این هزار متر زمین، خبر از "باغشهر" و "باغنشینی" میدهد، آیا، خیلی خوب فکر کنید، آیا با توجه به اتفاقهایی که این اواخر در باغها افتاده است، تولید این همه باغ در کشور، امنیت مردم را پایین نمیآورد؟ (ما نمیدانیم.)
- اصولا تکلیف باغ قلهک چه میشود؟
- اگر هزار متر زمین یک خانوار بیفتد روی مثلا دریاچهی نمک قم، و آن خانوار نمک به کسی ندهند، آیا تولید پفک نمکی در کشور با بحران روبهرو نمیشود؟ آیا مسوولان امر به این آسیب اجتماعی فکر کردهاند؟
- اگر هزار متر زمین یک خانوار بیفتد مثلا در دور برگردان میدان توحید و آن خانواد اجازه ندهند کسی دور بزند، آیا کسی پاسخگوی ترافیک شهری خواهد بود؟
- اگر هزار متر زمین یک خانوار بیفتد در محوطهی منار جنبان اصفهان، و آن خانوار اجازه ندهد کسی منارها را بجنباند... آیا کشور دچار خمودگی نمیشود؟
- اگر هزار متر زمین یک خانوار بیفتد لب دریا، آیا به طور قابل ملاحظهای تولید مایو در کشور افت پیدا نمیکند؟ اگر هزار متر زمین یک خانوار بیفتد در محوطهی تخت جمشید، و آن خانوار اجازه ندهد مردم روی سرستونها یادگاری بنویسند، آیا مردم به زودی دچار افسردگی نخواهد شد؟
نسخه
بر خلاف باقی اقتصاددانان ما موافق باغشهر شدن کشور هستیم. چون حسن بزرگ «باغشهر شدن» این است که مردم به هر حال میآیند توی باغ و میفهمند جریان از چه قرار است.
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، دورهی جدید، 15 تیر 90، شمارهی 2104
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)