قضیه سادهتر از پیچیدگیهای دولتیست
با احترام
به آقای صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:در برههای از زمان که موجی چنین سهمگین علیه یک کاریکاتوریست مستقل و یک روزنامهی معتبر دولتی برخاسته است، آرامکنندهی این حرکت تفرقهافکن، اگر وزیر فرهنگ نیست، چه کسی میتواند باشد؟ و یا چه کسی جز این مقام، متولی برقراری ثبات و پایدار کردن وحدت ملی مابین اقوامیست که در هر کارزار و حرکت جمعی و اجتماعی - حتا خانوادگی - پشت در پشت هم ایستادهاند؟
آنجا که موضع خانهی ملت، برخورد با خاطی و مباشران خاطی است و دست اجنبی را از آستین کاریکاتوریست نمایان میبیند، که در حرکتی حساب شده و دیکته شده او را به توهین به قومی از این طایفهی بزرگ ایرانیان، هدایت میکند، و نمایندگان نیز تا 10 امضا برای استیضاح وزیر ارشاد جمع کردهاند، عبارت «مسوولیت روزنامه ایران با من نیست» برازندهی سکاندار وزارتخانهی ارشاد نیست. که بیش و کم امنیت تمام آنان که در ایران قلم میزنند به چراغ روشن آن خانه و نهاد است و دلگرم به اینکه پشت اصحاب قلم و فرهنگ اگر به جایی بند نیست لااقل به جایی گرم است.
شاید با تدبیر و رویکردی دیگر به این خبر بد، میشد گزارش بازگرداندن وحدت به ملت را از عملکرد شما، به پای وزارت ارشاد نوشت.
با احترام
به آقای باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی:
کشور پهناور ایران، خود هماینک آنقدر درگیر مشکلات ریز و درشتیست که گره بر گرههای آن زدن کار سخت و متهورانهای نیست. ناآرامیهای قومی خوزستان و بلوچستان چنان اخبار بدی را موجب میشود که نیازی به تحریک قومی دیگر در جایی دیگر نیست. آن چه را که میشود زیر سبیلی در کرد، لاخ سبیل کندن و مرد میدان طلبیدن، بوالعجب کاریست.
روزنامهنگاری که توهین کرده عذر خواسته و سردبیری که آن را منتشر کرده رسما به خطای روزنامه اعتراف نموده است. برخلاف عهد سابق که مسوولیت با مدیر مسوول بود، این دو را بازخواست کردن کاری دیگر است و کشاندن چنین مسالهای به مخمصهای قومی، کاری دیگر. تکرار و مرتب تکرار کردن این که به کسی در جایی توهین شده، آستانهی تحمل را بر هر غیوری پایین میآورد و او را وامیدارد تا غیرت نشان دهد. کشور پهناور ایران که درگیر بحرانهای بینالمللی، اقتصادی و امنیت مرزها و برقرارکردن آرامش و ایمنی در شرق و غربش است، در چنین زمان حساسی نیاز مبرم به وحدت ملی دارد نه رویدر رویی قومیتها.
گرفتن و بگیر و ببند با هر کسی که به قومیت و وحدت ملی ایران توهین لفظی یا عملی میکند اگر این قدر سریع و بیدردسر بود که تا به حال میبایست حکم دادگاه تروریست بیست و سه ساله، عبدالمالک ریگی، که شیعه و سنی را در برابر هم قرار داده، گروگان گرفته، قتل نفس انجام داده، امنیت را از بین برده و خوف در دل مردم افکنده، خیلی پیشتر از اینها مشخص میشد و لابد، پیشتر از آن نیز باید خودش را به وزارت اطلاعات معرفی میکرد تا برای روشن شدن تکلیفش بازداشت موقت شود. اما این دو روزنامهنگار چنانجرمی مرتکب نشدهاند و از هموطنان هم طلب بخشش کردهاند و نیتی را که امثال ریگی در سر دارند، در سر نپروراندهاند.
با احترام
به هموطنان آذری زبان:
مانا نیستانی یک ایرانی است و میتواند ترک، لر، کرد، بلوچ و... و فارس باشد. به قصد توهین کاری کردن، کاری نیست که او انجام داده است. اول کاریکاتورش را ببینید و پس از آن به قضاوت بنشینید. یک صفحهی تمام، سوسک فارسی زبان است و در یک فریم به زبان فارسی خندیده و حرف زده است، در فریمی دیگر تکیهکلام آذریها را به کار برده است. توهینی در کار نیست. کار مانا بخشودنیست. او انسان است و ایران نیاز به وحدت دارد. سوسک او فارسی هم حرف زده، قضیه سادهتر از پیچیدگیهای دولتیست. به غیر از جداییطلبها چه کسانی از این رو در روییها سود میبرند؟ ما قرار است تا آخر دنیا در کنار هم زندگی کنیم نه در برابر هم. صبور باشیم.
در همین زمینه و برای حمایت از مانا نیستانی بخوانید:
سایتی برای پیگیری اخبار مرتبط با مانا
http://freemana.blogfa.com/
بیانیه کاریکاتوریست ها
http://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1448
یادداشت بزرگمهر حسین پور برای مانا
http://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1449
یاداشت پوپک صابری فومنی پیرامون این ماجراhttp://www.golagha.ir/news/2006/May/22/247.php
یادداشت فواد خاک نژاد
http://foaaad.com/2006/05/post_10.html#comments
یادداشت سایت ایران کارتون، مسعود شجاعی طباطبایی
http://irancartoon.ir/news/archives/2006/05/post_277.php
کاریکاتور حمیدرضا پورنصیری برای بامزه
http://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1451
یادداشت من برای ماناhttp://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1450
با احترام
به آقای صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:در برههای از زمان که موجی چنین سهمگین علیه یک کاریکاتوریست مستقل و یک روزنامهی معتبر دولتی برخاسته است، آرامکنندهی این حرکت تفرقهافکن، اگر وزیر فرهنگ نیست، چه کسی میتواند باشد؟ و یا چه کسی جز این مقام، متولی برقراری ثبات و پایدار کردن وحدت ملی مابین اقوامیست که در هر کارزار و حرکت جمعی و اجتماعی - حتا خانوادگی - پشت در پشت هم ایستادهاند؟
آنجا که موضع خانهی ملت، برخورد با خاطی و مباشران خاطی است و دست اجنبی را از آستین کاریکاتوریست نمایان میبیند، که در حرکتی حساب شده و دیکته شده او را به توهین به قومی از این طایفهی بزرگ ایرانیان، هدایت میکند، و نمایندگان نیز تا 10 امضا برای استیضاح وزیر ارشاد جمع کردهاند، عبارت «مسوولیت روزنامه ایران با من نیست» برازندهی سکاندار وزارتخانهی ارشاد نیست. که بیش و کم امنیت تمام آنان که در ایران قلم میزنند به چراغ روشن آن خانه و نهاد است و دلگرم به اینکه پشت اصحاب قلم و فرهنگ اگر به جایی بند نیست لااقل به جایی گرم است.
شاید با تدبیر و رویکردی دیگر به این خبر بد، میشد گزارش بازگرداندن وحدت به ملت را از عملکرد شما، به پای وزارت ارشاد نوشت.
با احترام
به آقای باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی:
کشور پهناور ایران، خود هماینک آنقدر درگیر مشکلات ریز و درشتیست که گره بر گرههای آن زدن کار سخت و متهورانهای نیست. ناآرامیهای قومی خوزستان و بلوچستان چنان اخبار بدی را موجب میشود که نیازی به تحریک قومی دیگر در جایی دیگر نیست. آن چه را که میشود زیر سبیلی در کرد، لاخ سبیل کندن و مرد میدان طلبیدن، بوالعجب کاریست.
روزنامهنگاری که توهین کرده عذر خواسته و سردبیری که آن را منتشر کرده رسما به خطای روزنامه اعتراف نموده است. برخلاف عهد سابق که مسوولیت با مدیر مسوول بود، این دو را بازخواست کردن کاری دیگر است و کشاندن چنین مسالهای به مخمصهای قومی، کاری دیگر. تکرار و مرتب تکرار کردن این که به کسی در جایی توهین شده، آستانهی تحمل را بر هر غیوری پایین میآورد و او را وامیدارد تا غیرت نشان دهد. کشور پهناور ایران که درگیر بحرانهای بینالمللی، اقتصادی و امنیت مرزها و برقرارکردن آرامش و ایمنی در شرق و غربش است، در چنین زمان حساسی نیاز مبرم به وحدت ملی دارد نه رویدر رویی قومیتها.
گرفتن و بگیر و ببند با هر کسی که به قومیت و وحدت ملی ایران توهین لفظی یا عملی میکند اگر این قدر سریع و بیدردسر بود که تا به حال میبایست حکم دادگاه تروریست بیست و سه ساله، عبدالمالک ریگی، که شیعه و سنی را در برابر هم قرار داده، گروگان گرفته، قتل نفس انجام داده، امنیت را از بین برده و خوف در دل مردم افکنده، خیلی پیشتر از اینها مشخص میشد و لابد، پیشتر از آن نیز باید خودش را به وزارت اطلاعات معرفی میکرد تا برای روشن شدن تکلیفش بازداشت موقت شود. اما این دو روزنامهنگار چنانجرمی مرتکب نشدهاند و از هموطنان هم طلب بخشش کردهاند و نیتی را که امثال ریگی در سر دارند، در سر نپروراندهاند.
با احترام
به هموطنان آذری زبان:
مانا نیستانی یک ایرانی است و میتواند ترک، لر، کرد، بلوچ و... و فارس باشد. به قصد توهین کاری کردن، کاری نیست که او انجام داده است. اول کاریکاتورش را ببینید و پس از آن به قضاوت بنشینید. یک صفحهی تمام، سوسک فارسی زبان است و در یک فریم به زبان فارسی خندیده و حرف زده است، در فریمی دیگر تکیهکلام آذریها را به کار برده است. توهینی در کار نیست. کار مانا بخشودنیست. او انسان است و ایران نیاز به وحدت دارد. سوسک او فارسی هم حرف زده، قضیه سادهتر از پیچیدگیهای دولتیست. به غیر از جداییطلبها چه کسانی از این رو در روییها سود میبرند؟ ما قرار است تا آخر دنیا در کنار هم زندگی کنیم نه در برابر هم. صبور باشیم.
در همین زمینه و برای حمایت از مانا نیستانی بخوانید:
سایتی برای پیگیری اخبار مرتبط با مانا
http://freemana.blogfa.com/
بیانیه کاریکاتوریست ها
http://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1448
یادداشت بزرگمهر حسین پور برای مانا
http://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1449
یاداشت پوپک صابری فومنی پیرامون این ماجراhttp://www.golagha.ir/news/2006/May/22/247.php
یادداشت فواد خاک نژاد
http://foaaad.com/2006/05/post_10.html#comments
یادداشت سایت ایران کارتون، مسعود شجاعی طباطبایی
http://irancartoon.ir/news/archives/2006/05/post_277.php
کاریکاتور حمیدرضا پورنصیری برای بامزه
http://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1451
یادداشت من برای ماناhttp://www.haditoons.com/news.php?news_uid=1450