اگر برای نوشتن پشت اين دريچه را، که کليک کردهای، انتخاب کردهام از آن روست که جزيرهی تنهايی من در ميان اقيانوس انسانهاست.
همين است که مینويسم و در شيشهی دربسته میگذارم و به آب ها میاندازم... همين است که از تو میخواهم در اين شيشهی از آب گرفته را (تو بخوان وبلاگ) باز کنی (تو بخوان بر رويش کليک کنی) و به متنی خيره شوی که بر کاغذی کهنه (تو بخوان صفحه ی مانيتورت) با حروف زبان زيبای من فارسی (تو بخوان فونت فارسی) نوشته شده است (تو بخوان تايپ شده است).
در اين صفحه قرار است که بعضی از دست نوشتههايم را قرار دهم و گاهی حرفهايی را بنويسم
که نمیشود به کسی گفت
و حرفهايی را که نمیشود به کسی نگفت!
و نظراتی پيرامون آن چه که پيرامون ماست
و شايد گاهی نوشتم
نقدی يا ديدگاهی راجع به ترانهها و فيلمها و ...
و راجع به فرهنگ و جامعه و ... اين سياست لعنتی
و شايد آدمهای سياسی غيرلعنتی!
از يادداشت که بگذرم شايد گاهی داستانی
شعری حتا
و حتما حتما لطيفهای که تازه ساختهام
يا شنيدهام
سپاسگذارم (تو بخوان مرسی!) و شيشه را به اقيانوسها پرت كن (تو بخوان ديسكانكت شو!)
پوريا عالمي
(تو بخوان Pouria Alami!)
همين است که مینويسم و در شيشهی دربسته میگذارم و به آب ها میاندازم... همين است که از تو میخواهم در اين شيشهی از آب گرفته را (تو بخوان وبلاگ) باز کنی (تو بخوان بر رويش کليک کنی) و به متنی خيره شوی که بر کاغذی کهنه (تو بخوان صفحه ی مانيتورت) با حروف زبان زيبای من فارسی (تو بخوان فونت فارسی) نوشته شده است (تو بخوان تايپ شده است).
در اين صفحه قرار است که بعضی از دست نوشتههايم را قرار دهم و گاهی حرفهايی را بنويسم
که نمیشود به کسی گفت
و حرفهايی را که نمیشود به کسی نگفت!
و نظراتی پيرامون آن چه که پيرامون ماست
و شايد گاهی نوشتم
نقدی يا ديدگاهی راجع به ترانهها و فيلمها و ...
و راجع به فرهنگ و جامعه و ... اين سياست لعنتی
و شايد آدمهای سياسی غيرلعنتی!
از يادداشت که بگذرم شايد گاهی داستانی
شعری حتا
و حتما حتما لطيفهای که تازه ساختهام
يا شنيدهام
سپاسگذارم (تو بخوان مرسی!) و شيشه را به اقيانوسها پرت كن (تو بخوان ديسكانكت شو!)
پوريا عالمي
(تو بخوان Pouria Alami!)