به هزار و يك دليل راي ميدهم براي اينكه آينده از عمل امروز من و تو آب ميخورد. قطعا دلسردي و موج بدي كه دلها را خالي كرده پاي رفتن را سست ميكند اما پاي نرفتن را قلم ميكنم و ميروم تا فردا دستم قلم نشود. تا فردا قلمم خشك نشود. قلمم نشكند. راي ميدهم تا نگويم همه چيز از پيش نعيين شده تا نگويم همه مثل همند تا نگويم رييسجمهور هر كسي باشد وضع زندگي همين است.
راي ميدهم تا يك راي سنگين تر كنم. يك راي بيشتر كنم. كفهي ترازو را يك راي به نفع انديشه و آزادي انديشه پايينتر بياورم. راي ميدهم كه بگويم آيهي ياسي كه به گوش مردم خوانده شده تا راي ندهند باد هواست.
راي ميدهم تا بگويم رانتخوار نيستم.
شهروندم.
و رايام را به يك شام و كارت اينترنت و شعارهاي بچهگولزنك نميفروشم.
ايرانيام و سرنوشت ايران را به دست هر كسي نميسپارم.
هشت سال زحمت توسعه سياسي را آزادي انديشه را و بهايي كه بابت انسانيت و آزادي و آزادي انديشه و آزادي قلم پرداخت شده با يك راي ندادن عبث بر باد فنا نميدهم.
راي ميدهم به آزادي. به آزادي انديشه.
خاتمي با راي من فضا را براي ما گشود. براي اين آزادي -هرچند دلخوشكنك و كم- بهاي زيادي كشور داده است. حادثهها را فراموش نميكنم و راي ميدهم.
داعيهداران آزادي اگر امروز شعار ميدهند و ديروز را -روزهاي سياه خفققان آزادي را- فراموش كردهاند من ديروز را فراموش نميكنم و راي ميدهم.
دوستداران نسل جوان اگر نادوستيها را با نسل جوان فراموش كردهاند من فراموش نكردهام و راي ميدهم.
راي ميدهم تا يك راي بيشتر بشود راي ما.
راي ميدهم تا بگويم كه به هر كس راي نميدهم.
به هر كس راي نميدهم را با راييي كه در صندوق مياندازم نشان ميدهم. با راي خود فرياد ميزنم كه راي به هر كس نميدهم. سرنوشت خاك آبا و اجدادي را، مام وطن را به هر كس نميدهم.
به روند خوش يمن اصلاحات سياسي راي ميدهم. به معجزات اقتصادي راي نميدهم.
به كورهراه ناتمام دلخوشم. به كورهراه اصلاحات راي ميدهم. به شاهراه بيراه راي نميدهم.
اعتراض و فرياد و دفاع از آزادي انديشه و فكر و قلم را با راي خود فرياد ميكنم.
به اصلاحات دلخوشم. به ادامهي اصلاحات راي ميدهم.