سلام. نفهميدم من شما را دست انداختم؟ يعني ميگوييد من دستاندازم؟ يعني دست انداختم طرف شما؟ يا دست انداختم دور شما؟ يا دست انداختنم دور گردن شما؟ يعني دست من پيش شماست الان؟ نميفهمم من به شما دست دادم دست آخر يا نه؟ به هر حال دست خودم نبود چون الان دست شماست. در كل دستي كه نمك ندارد بشكند اگر دست شماست. حتا اگر دست خودتان نيست كه دست شماست و دست من است كه دست شماست. حالا كه اين متن دستكاري شد دستم به دامنتان كاري به دستم ندهيد كه دستم زير سنگ است الان. دست دست ميكنم كه اين چند خط تمام شود بروم دست به آب. بعدش آب ميريزم روي اين دستم و روي اين دست خط هفت بار. كه دست و دل نبازي وقتي خواندياش. برو دست و رويت را بشور كه از حاشيه وارد متن ميخواهيم بشويم. حالا هي بيا بگو دستم برايت رو شده است... كدام دست؟ دستي كه گذاشتهاياش در پوست گردو؟ من ساده يك عمر به اين خيال كه دستم را ميخواهي ببندي در حنا. جاي دستگيري از من به فكر دستگيري مني. چه نيازي به آژان؟ براي مني كه عمري است دستم بسته است. راستي دستت كه بند نيست ميتواني بند بيندازي به دست راستت با دست چپ؟ عمرا! دست چپ و راستت را هنوز نشناختهاي جوان ولي من دستم پينه بسته است. در دستگاه شور بخوان كه شور متن درآمدهاست. بيا مرا با خودت ببر اگر تمام اين شهر را بلدي مثل كف دستت. راست ميگويم كف اين دست مو ندارد اما تو بكن تا بفهمي كه تمام نوشتههاي من دستساز است و صد بار دست به دست ميشود تا آخر تاريخ و سر و دست ميشكنند براي آن. يك بار گفته بودم اين دست دستگيره نيست كه هر كه از راه رسيد بگيردش. دست به سر ميشوي تا آخر اين متن اگر صبر كني. دست و پايت را جمع كن كه به آخر متن ميرسيم كم كم هرچند كه با دست خالي، دست از پا درازتر برميگردي اول متن. بعد با خودت ميگويي اين پوريا عالمي كه دستش چلاق نيست يك دستخط بنويسد براي فلانالدوله كه دست تو را جايي بند كند. براي همين است كه به من ميگويند دستم درست. حالا من دستم درست، درست. ولي تو را دست به دست ميدهم كه بمالند به ديوار خوب من! حالا دست از سرت برميدارم فقط بگو آخر سر دست افتادي يا دست انداختم يا شدم دستانداز يا شدي دست به سر؟
.
.
.
اين شعر در دست احداث است
.
.
.
شعر دستي
چون انواع حجم و طول و عرض و كسينوس زواياي شعر، آن هم از چند زاويه در ادب امروز فارسي تكليفش مشخص است و تنها مانده است كه ما هم براي خودمان پيشگام يك نوع خاص از شعر شويم، اين شعر را كه شعر دستي ميناميم و با كاردستي يا كارهاي دستي ديگر فرق زيادي هم ندارد، رسما تقديم تشنگان شعر امروز ايران ميكنيم