پنجشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۹۴

ترانه مگس

زنبورهای کارگر
همچون زنبورهای کارگر
گل به گل سر می‌زنند
شهد شیرین و اعلا را برمی‌گزینند
از گل‌های صدتومنی چشم می‌پوشند
گل‌های دست‌پرورده را دستچین می‌کنند
به کندو بازمی‌گردند
همچون زنبورهای کارگر

زنبورهای بی‌بیمه
زنبورهای بی‌خانه
زنبورهای بی‌زنبور
زنبورهای تنهای کارگر در میان خیل زنبورهای تنهای کارگر دیگر
زنبورهای بی‌عشق
زنبورهای بی‌بوسه
زنبورهای بی‌لب
زنبورهای نر
زنبورهای بی‌زنبور ماده
زنبورهای بی‌زن
زنبورهای بی‌آلت لذت
زنبورهای اخته

زنبورهای با نیش
نیش‌های اعتراض
که در دفاع از کندو
از نیام بیرون می‌آید
در دفاع از کندو
در دفاع از کندوی عسل
در دفاع از عسل ملکه
نیش می‌زنند
و می‌میرند
زنبورهای  پیش‌مرگ‌شونده
پیش‌مرگه‌های کارگر

زنبورهای کارگر
همچون زنبورهای کارگر
وقتی به کندو بازمی‌گردید
با شهد شیرین دست‌چین‌شده از گل‌های معتبر
به کندوی خورشید نمی‌نگرید؟
به مگس‌های خیابان‌خواب نمی‌نگرید
که همچون ملکه شما وقت زیادی برای کشتن دارند
و با لذت زیر کندوی خورشید آفتاب می‌گیرند

آه ای زنبورهای پیش‌مرگ‌شونده
زنبورهای کم‌شونده
به ترانه این مگس آوازه‌خوان با صدای بلند بخندید
این مگس
مست است از عسل کندوی شما
تا به حال مست کرده‌اید؟
ای زنبورهای کارگر عسل‌ساز
ای زنبورهای عسل بی عسل
ای زنبورهای عسل شیرین ای زنبورهای تلخ

زنبورهای کارگر نمی‌شنوند
گوش‌شان بدهکار ترانه مگسی مست نیست
وز وز بال بال زدنشان دشت را پر کرده
و مگسی که مست کرده باشد و ترانه بخواند چیز چندشی است...