طنزها و یادداشتهای مطبوعاتیِ پوریا عالمی
زندگی ما آدمها مثل قصه میمونه
بعضی ها رمان میشن و بعضی دیگه داستان کوتاه
بعضی ها تلخ تموم میشن و بعضی دیگه شیرین و قشنگ
اما هر چی باشن یه روز بسته میشن ومیرن توی کتابخونه
یعنی از همون جایی که ورداشته شدن
قصه ی پدر بزرگ من رمان بلندی بود که یک ساعت پیش تمام شد