جمعه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۸۶

طنزنويس و قاطرهای امامزاده داوود

ارژنگ عزیز
طنزنویسی در ایران بلانسبت وارد شدن به صنف قاطرهای امامزاده داوود است
...
آن ها که از دور می‌بینندت برایت هورا می کشند
آن ها که نزدیکتر هستند بدشان نمی آید تو پایت بلغزد تا اگر توانستند به دادت برسند و بگویند برای خودمان کسی شده ایم
بچه ها از پشت با چوب دنبال چیزی می گردند، درون آدم ، که به خنده‌شان اندازد
آن ها هم که پشت آدم می‌پرند فقط فکر سواری خودشان هستند و هی سیخونک به تو فرو می‌کنند و بر پهلویت فشار می‌آورند که آن‌ها را به خطر نیندازی
...
طنزنویس اگر مثل قاطرهای امامزاده داوود است که وامصیبتا
همه را به جایی می‌رساند بی آن که خودش به جایی برسد
...
بلانسبت طنزنویس ها *
قاطرهای امامزاده داوود هم حرمت دارند
...
طنزت را بنویس و تبریک مرا که از فحش خواهرمادر بدتر بود! بپذیر
.
.
.
* براي آشنايي با اين قماش جماعت به ليست قندفروشهاي محمود فرجامي نگاه كنيد