محمود احمدينژاد، رئيس محترم جمهوري، در ابتدا يك شهيد رجايي بود كه با ساخت يك فيلم و چند سخنراني سعي كرد ثابت كند او هم مانند رجايي شهيد شده است اما به دليل كمبود امكانات و يا به دليل استفاده نكردن از سهميهي دولتي خود ديدار حق را لبيك نگفته است
او در زمان انتخابات با يك حس چهگوارايي نقش فردين را بازي كرد كه قرار بود با نامردهاي دزد خانمباز پولدار احتمالا تكنوكرات كه خيلي بدند و دستشان بوي نفت ميدهد بجنگدد و حق مظلومين را از گلوي آنها بيرون بكشد كه به دليل تغيير در فيلمنامه او از اواسط فيلم تصميم گرفت با امريكا بجنگدد
وي پس از درخشيدن در نقش فردين با فروزان، ببخشيد الهام، همبازي شد و با بازي در فيلم سفر سازمان ملل، و با خواندن ترانه آمدم از واشنگتن آمدم با هاله لامپ نئون آمدم به شدت محبوبيت جهاني يافت
احمدينژاد پس از آن با ادبيات و لحن سيدمحمد خاتمي آشنايي يافت و سخنرانيهايي با همان غلظت منتها به جاي دانشجويان براي كشاورزان و به جاي اصلاحات راجعبه انقلابات انجام داد. وي در اين برهه از زمان از ضمير ما به جاي من استفاده كرد
چندي بعد احمدينژاد چند پيام به دنيا فرستاد كه دليورياش همهجا را لرزاد. سپس به پيلينگ يا پاكسازي خاورميانه پرداخت و سعي كرد جوش چركي اسرائيل را كه كنار صورت عروس خاورميانه در آمده است، بتركاند
او چندي پيش در يك سخنراني كه براي فرماندهان سپاه كرد گفت: دنيا بداند
در همين رابطه دنيا جواب داد: فرماندهان سپاه هم بدانند
محمود كه در تمام دهات و نقاط محروم ايران سفر كرده است به علت پايان پذيرفتن مناطق محروم داخلي، عازم غربت شد و هماينك سفر به نقاط محروم جهان را آغاز كرده است
ادامه دارد