چهارشنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۹۰

من خبرنگار کف خیابانی هستم

تقدیم به روزنامه‌نگاران که مثل فانوس دریایی،
بی‌تفاوت به آفتاب و باران و توفان و بوران و موج صخره‌شکن،
بی‌تفاوت به فضله‌ی مرغ ماهی‌خوار و خزه‌های لزج ناگزیر،
مسیر مسافران دریازده و دریانوردان دریادیده را روشن می‌کنند.
 
خبرنگارپارتی
دیروز، سه‌شنبه، خبرنگارپارتی دولتی بود. خبرنگارپارتی نوعی مهمانی شبیه بالماسکه است که مدعوین با لباس خبرنگار در آن حاضر می‌شوند. در کل خیلی خوش می‌گذرد. چون خیلی‌ها به این پارتی می‌روند که حتا یک خبر نمی‌توانند تنظیم کنند. در این مهمانی بر خلاف بالماسکه که برای هم بطری نوشیدنی باز می‌کنند، بعضی از مدعوین (که اصولا در خبرنگارپارتی جلیقه می‌پوشند تا شبیه خبرنگارها شوند) برای آقای احمدی‌نژاد نوشابه باز می‌کنند.
 
کی چی گفت؟
* مدیرعامل خبرگزاری فارس (بدون جلیقه) به آقای احمدی‌نژاد گفت: «رییس‌جمهور خود یک رسانه است.» و بعد تشکر کرد و سر جایش نشست.
البته به نظر ما مدیرعامل فارس بی‌انصافی کرده، چرا که آقای احمدی‌نژاد چندرسانه‌ای و مولتی‌مدیا است.
 بعد هم ما تازه متوجه شدیم چرا فارس کاری به کار آقای احمدی‌نژاد ندارد. چون به نظرش ایشان یک رسانه است و معتقد است رسانه‌ها نباید در حوزه‌های هم دخالت کنند.
 
* آقای باصری (بدون جلیقه) و به عنوان پیشکسوت (روزنامه‌نگاری، نه پیشکسوت کشتی) به آقای احمدی‌نژاد گفت: «مدد و یاری کنید برای مبارزه رسانه‌ای با انقلاب نرم.»
حالا قرار شده آقای احمدی‌نژاد که خودش یک رسانه است حوزه مبارزه را پوشش بدهد.
 
* دبیر سیاسی واحد مرکزی خبر صدا و سیما (بدون جلیقه) به آقای احمدی‌نژاد گفت: «در اتاق رییس‌جمهور باز است، اما در وزیران بسته است.»
حالا قرار شده وزیران هم درشان را به روی دوربین‌ها و خبرنگاران واحد مرکزی خبر (اکثرا با جلیقه) باز کنند.
 
* خانم مریم مسعود هم (البته بدون جلیقه) به عنوان «جوان‌ترین خبرنگار کشور» آمد و یک چیزهایی گفت. که برای همه سوال ایجاد شد که ایشان چطوری جوان‌ترین خبرنگار کشور است؟
به نظر ما، روابط عمومی ریاست جمهوری، احتمالا سن کاری این خانوم را در نظر گرفته. مثلا ایشان ممکن است دو سه هفته باشد که کار خبر را شروع کرده و باور بفرمایید دو سه هفته واقعا کم سن و سال و جوان محسوب می‌شود.
 
احمدی‌نژاد چی گفت؟
بعد از این‌که چهار نفر فوق، به عنوان خبرنگار (البته بدون جلیقه) حرف‌های‌شان تمام شد، آقای احمدی‌نژاد آمد و خطاب به وزیر ارشاد گفت: «این‌ها که آمدند همه از خودمان بودند، توقع داشتم مشکلات خبرنگاران را بشنوم، باید از "خبرنگاران کف خیابانی" دعوت می‌کردید تا بیایند.»
البته ما تازه متوجه شدیم چرا تا تقی به توقی می‌خورد و کوچه و خیابان ترافیک می‌شود، به جرم سد معبر، می‌آیند و خبرنگاران را از کف خیابان جمع می‌کنند.
البته من حاضرم به عنوان سخنگوی خبرنگاران کف خیابانی دعوت آقای احمدی‌نژاد را لبیک بگویم و از ایشان برای مصاحبه‌ی اختصاصی دعوت کنم.


از اینكه امروز چيزی از كاناپه حذف نشده و [...] نداریم از شما خواننده‌ی غیور عذرخواهی می‌كنم. 







 
 منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، دوره‌ی جدید، 19 مرداد 90، شماره‌ی 2233 
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)