چهارشنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۸

فال قهوه رجبعلي كه مقيم خارج بود و مي‌خواست به ايران برگردد


رجبعلي يكي از ايراني‌هاي مقيم خارج است كه از جلاي وطن خسته شده و قصد دارد به ايران برگردد. فال قهوه‌اش اينطوري از آب درآمده است؛

*

رجبعلي جان! توي فنجانت مي‌بينم كه به سلامتي به ايران بازخواهي گشت. براي همين مي‌روي ويزا بگيري (البته مي‌بيني جلوي سفارتخانه‌هاي ايران در همه‌ي خارج، مردم جمع شده‌اند و شلوغ پلوغ است. براي همين برمي‌گردي خانه‌تان.) وقتي برمي‌گردي خانه تلويزيون را روشن مي‌كني و برنامه‌هاي شبكه سحر و باقي كانال‌هاي ايران را مي‌بيني كه مي‌گويد در ايران جشن ملي برقرار شده است و مردم از شادي در پوست خودشان نمي‌گنجند و دارند از پوست خودشان مي‌ريزند بيرون. (براي همين تصميم مي‌گيري دوباره برگردي سفارت و ويزا بگيري.) اما وقتي كانال را عوض مي‌كني و ايراني‌هاي اجنبي‌شده را مي‌بيني كه با دلارهاي آمريكايي و يوروهاي انگليسي و هلندي مشغول تشر اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي با نيت برهم زدن نظم عمومي هستند دودل مي‌شوي. براي همين مي‌روي داخل اينترتن و خبرگزاري ايرنا و فارس را نگاه مي‌كني. خبرهايي كه آنجا مي‌خواني تو را متقاعد مي‌كند به ايران برگردي. براي همين شال و كلاه مي‌كني و برمي‌گردي سفارتخانه و به هر قيمتي هست مي‌روي داخل و ويزا مي‌گيري.

رجبعلي جان! در فالت مي‌بينم وقتي در فرودگاه تهران پياده مي‌شوي و به ميدان آزادي مي‌آيي مي‌بيني هفت هشت نفر از عوامل فريب‌خورده كه سعي مي‌كنند خودشان را ميليوني نشان دهند در حال آسيب زدن به خودشان هستند و چند نفرشان كه دچار خودزني موضعي با جسم سخت شده‌اند از حال رفته‌اند. (اما تو فريب اين بازي‌خوردگان را نبايد بخوري و بهتر است از خيابان‌هاي اطراف خودت را به مركز شهر برساني.)

رجبعلي جان! وقتي به زحمت خودت را به مركز شهر رساندي متوجه سيل عظيم جمعيت مي‌شوي كه به صورت خودجوش در ميدان وليعصر جمع شده‌اند و مشغول تماشا و شنيدن سخنراني رييس‌جمهور محبوب ايران هستند كه با راي بيست و چهار ميليوني در انتخابات پيروز شده است. در فالت مي‌بينم تو از اين‌كه به هر حال به مام وطن برگشتي و خودت را در اين خوشحالي عمومي شريك احساس مي‌كني ممكن است از شدت هيجان غش كني.

رجبعلي جان! پسر خوب! در فنجانت مي‌بينم كه ...

*

رجبعلي! پسرم! اگر بخواهم از اين همه اتفاق ميمون و فرخنده كه در فال تو مي‌بينم بنويسم جا براي چاپ بيانيه‌هاي كانديداهايي كه راي نياورده‌اند در روزنامه نمي‌ماند و روزنامه باز هم مجبور مي‌شود نصف صفحه اولش را سفيد چاپ كند. همين!

روزنامه اعتماد ملی - ستون فال قهوه - 27 خرداد 1388 - پوريا عالمي