شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۸

چطور امور فرهنگي کشور را اداره کنيم؟

مشاغل مزاحم را از سطح شهر جمع مي‌کنيم و به بازپروري مي‌فرستيم. مشاغل مزاحم يعني گدايي، تکدي‌گري، دست‌فروشي و احتمالا روزنامه‌نگاري که براي جامعه ايجاد ناامني مي‌کنند!
گفتني ا‌ست مددجويان و روزنامه‌نگاران در بازپروري با مشاغل شريفي چون استفاده از وردنه و شلنگ و زنجير و اينا براي ايجاد فضاي امن و صميمانه در کشور و ... آشنا مي‌شوند.
روزنامه‌ها را بسته و به رونق صنعت بسته‌بندي در کشور کمک مي‌کنيم.
سايت‌ها را فيلتر مي‌کنيم تا دانشمندان جوان مغزشان را به کار بيندازند و به فناوري ساخت فيلترشکن (در زيرزمين خانه‌شان) دست پيدا کنند.
مجوز تجديد چاپ کتاب‌ها را (مثلا چاپ شونزدهم، هيفدهم کتاب آقا حسين سناپور را) لغو مي‌کنيم تا نويسندگان از کرختي خارج شوند و به توليد آثار تازه رو بياورند. با اين کار هم بررس‌هاي اداره کتاب بيکار نمي‌مانند و هم آمار توليد کتاب آقاي وزير بالا مي‌رود.
- در راستاي خصوصي‌سازي در کشور، به جوايز خصوصي ادبي مجوز نمي‌دهيم اما جوايز ادبي مهم و تاثيرگذاري مثل جايزه خانوم پروين اعتصامي و جايزه آقا جلال آل احمد و ... را راه مي‌اندازيم. تا هم مشتي به دهان استکبار جهاني زده باشيم و هم دور هم جشن گرفته باشيم.
- سينماي مستقل و سينماي مفهومي و سينماي مولف و سينماي جشنواره‌پسند و اينا را در کل بي‌خيال مي‌شويم و به توليد آثار فاخر، تاثيرگذار، جهانشمول و عميق همچون اخراجي‌هاي يك، 2 الي آخر، دلشکسته و ... مي‌پردازيم. اين کار به سينماي ايران در جهان يک حال اساسي مي‌دهد.
- در راستاي فرهنگ‌سازي عمومي در جامعه و به منظور رقابت با سريال‌هاي مزخرفي همچون لاست، فرار از زندان، 24، فرندز و ... به ساخت سريال‌هايي که استاندارد سريال‌سازي در جهان را بالا مي‌برد مانند يوزارسيف، سفر به زمان، پس از سال‌ها و اينا مي‌پردازيم.
- شعرهاي به اصطلاح شاعراني همچون و ... را حذف، تعديل و محو مي‌کنيم، تا جامعه از جميع بلايا مصون بماند! از اون طرف با راه‌اندازي يک جشنواره خودموني، بين برادران، دوستان و باقي بر و بچز به عنوان شاعر تعداد زيادي سکه تقسيم مي‌کنيم.
- نمايشگاه کتاب را در مصلي برگزار مي‌کنيم و چون فضا کم است به تعدادي از به اصطلاح ناشران مثل و... اينا مجوز شرکت در نمايشگاه نمي‌دهيم يا کلا مجوزشان را پاره پوره مي‌کنيم. با اين کار فضا هم براي ناشران خودي باز مي‌شود و هم براي مردم تا بتوانند براي استراحت کردن، روي موکت‌هاي داخل حياط بنشينند و پايشان را دراز کنند.
- فيس‌بوک، اس‌ام‌اس و ... را فيلتر مي‌کنيم تا ملت به خبرگزاري‌هاي مهمي مثل فارس، ايرنا، رجانيوز و اينا رو بياورند.
- ماهواره را در کل پارازيت مي‌اندازيم تا ملت به تحليل‌هاي عميق و کارشناسي آقا‌حيدري، آقا حداد، آقا ولايتي و اينا، و همچنين به برنامه هميشه و در همه حال گل و بلبل جان آقا محمد صالح‌علاء و در نهايت به برنامه اعصاب و روان آقا کامران نجف‌زاده رو بياورند.
- روزنامه‌هاي هم‌ميهن، شرق، ياس نو، کلمه سبز و ... را مي‌فرستيم قاطي باقالي‌ها، تا ملت به روزنامه‌هاي مستقل و حقيقت‌يابي همچون برادرمون آقا کيهان و وطن امروز رو بياورند.
- مجوز برگزاري کنسرت موسيقي پاپ را دو روزه مي‌دهيم تا ملت و خوانندگان وقت داشته باشند در باقي ايام هفته به فعاليت‌هاي مدني، حضور در خيابان، برخورد با جسم سخت و ... بپردازند!
- در کل تعطيلات نوروزي را از 25 خرداد تا 18 تير هر سال اعلام مي‌کنيم تا دور هم خوش باشيم.

اينجورياست که اوضاع فرهنگي کشور را مي‌توانيم تاکسيدرمي کنيم تا از بين نرود!

*
روزنامه اعتماد ملی - ستون فال قهوه - 20 تیر 1388 - پوريا عالمي
(طنزها را همان طور که در روزنامه منتشر می‌شود- با حذف و تعدیل - منتشر می‌کنم اینجا.)