آبها
شمقدری و هدیه تهرانی وارد میشوند
جواد شمقدری که معرف حضورتان است؟ وی علاوه بر اینکه در اکباتان در حال دویدن دیده شده است و از این طبقه به آن طبقه مشغول گرگم به هوا بازی بوده است، دربارهی خانم هدیه تهرانی و وام بلاعوض 120 میلیونیای که گرفته است، گفته است: «با توجه به اینکه عکاسها بُنیه مالی زیاد خوبی ندارند و عکسهایشان را با شرایط متوسط و معمولی در نمایشگاه میگذارند، خانم تهرانی واقعا هزینه کردند.»
به همین خاطر عکاسها که خیلی شرمنده شده بودند، یک بار دیگر از خانم تهرانی که بنیهی مالی خوبی دارد تشکر کردند.
جواد شمقدری با حفظ سمت گفت: «با پیگیریهایی که داشتم متوجه شدم وام پرداختی به هدیه تهرانی بین 20 تا 30 میلیون تومان بوده است»
در همین رابطه هدیه تهرانی گفت: «راستش من پولها رو یه بار دیگه شمردم و دیدم آقا شمقدری راست میگه.» خبرنگار ما پرسید: «مگه قبلا نگفتید 120 میلیون بوده؟ بعدش گفتین 80 میلیون بوده؟ جریان چییه؟» هدیه تهرانی که برخلاف عکاسان که بنیهی مالی خوبی ندارند، بنیهی خوبی دارد گفت: «فکر کنم از بس این پول رو شمردم کم شده. از قدیم هم گفتند اگه یه پولی رو زیاد بشماری کم میشه... من از جوونها به خصوص عکاسها که بنیهی مالی ندارند خواهش میکنم پولهاشون رو زیاد نشمرن که کم نشه.»
آقا جواد مطلب ما که داشت به موهاش دست میکشید، خیلی قشنگ گفت: «شنیدم عکسهای خوبی هم با موضوع آب با نگاه متفاوتی به نمایش گذاشتند.»
در همین رابطه پرسیدیم: «مگه شما این نقدهایی رو که روی نمایشگاه آب هدیه تهرانی نوشته شد، نخوندی؟»
آقا جواد گفت: «نه. کجا نوشتن؟»
ما گفتیم: «خب توی روزنامهها و مجلهها.»
که آقا شمقدری که قبلا مشاورهی هنری و مطبوعاتی هم میداد، گفت: «ا... مگه هنوز روزنامهها منتشر میشن؟ پس این شایعهها چییه که هی میگین مطبوعات رو ما بستیم، مطبوعات رو ما بستیم... دیدید مطبوعات رو ما نبستیم... تازه ما یه کاری کردیم که مطبوعات جاشون بازتر شه... فکرش رو بکن هر چی تعداد روزنامهها کمتر باشه روی کیوسک اون زیر نمیذارنشون... درسته؟»
ما گفتیم: «اولا که ما نمیدانیم! دوما که قربون منطقت. سوما که اجازه بدید گفتوگو رو تموم کنیم بریم اسفند دود کنیم.»
آقا شمقدری باز هم با حفظ سمت گفت: «فضای ژورنالیستی بیش از حد روی این موضوع زوم کرد.»
ما گفتیم: «فضای ژورنالیستی مادرمرده کجا پس زوم کند؟»
آقا جواد قصهی ما در پایان گفت: « بعضی از هنرمندان با اسفندیار رحیم مشایی دیدار میکنند، این دیدارها با افراد دیگری هم صورت میگیرد، اما خانم تهرانی را شاید روزنامهها بیستر دوست دارند، مطرح کنند.»
روزنامهها گفتند: «ما بیشتر دوست داریم آقا رحیم مشایی را مطرح کنیم! باقی بهانه است.»
................................................
اوپنبوک
درک مطلب آقا ضرغامی
فکر کنم آقا عزتالله ضرغامی قرار است طنزنویس شود و یا برنامههای طنز بسازد. میگویید نه؟ این درافشانی جدید وی را که در صحت و سلامت کامل به زبان آورده، ببینید: «من ادعای توفیق بالا در رقابت با شبکههای ماهوارهای را دارم و با وجود محدودیتهایی که در ایران داریم در جذب مخاطب و جذب اعتماد آنان توفیق داشتهایم.»
الف- خب با توجه به جملهی فوق، شباهتها و تفاوتهای برنامهی شصت دقیقهی بی.بی.سی را با برنامهی خبر شبکهی اول بررسی کنید. (کشیدن شکل مجریها 3 نمره. کشیدن شکل دکود 2 نمره. صدا کردن تابلوی اسم کوچک مجریها 2 نمره. توضیحات و فرمول 3 نمره.)
ب- چرا وقتی تلویزیون آقا ضرغامی در جذب اعتماد مخاطب توفیق داشته، سر این پارازیت را نمیگیرند آنور؟ (یک نمره)
پ- مبنای حرفهای آقا ضرغامی چیست؟ (نیم نمره.)
1- اعتماد به نفس زیاد 2- اعتماد به عوامل پشت صحنه 3- آقا ضرغامی فقط بیست و سی میبیند، نمیداند جریان چیست 4- آقا ضرغامی فقط شبکهی خبر میبیند، توی باغ نیست
آقا ضرغامی گفت: «مزیت نسبی ما زبان فارسی است.»
الف- لطفا این جمله را کلا درک کنید.
ب- مزیت نسبی آلمانیها و مزیت نسبی روسها و مزیت نسبی چینیها را نام ببرید.
پ- مزیت نسبی ما را با رسم نمودار نشان دهید.
آقا ضرغامی ولکن ماجرا نبوده و با حفظ آرامش گفته است: «شبکه فارسی1 در هنگ کنگ است و فقط فیلم و سریال را به صورت دوبله پخش میکند و آنچه میتواند با این شبکه مقابله کند کیفیت فیلمهای ما است و بر همین اساس این شبکهها توفیق نداشتهاند.»
الف- به نظر شما ویکتوریا محبوبتر است یا به کجا چنین شتابان؟
ب- به نظر شما جومونگ و یانگوم پربینندهتر بود یا یوزارسیف؟
پ- به نظر کبری 11 را بیشتر ملت میبینند یا سریالهای پلیسی فخیمزاده را؟
ت- در کل جز سریال بیست و سی که شبها پخش میشود، کدام سریال تخیلی در ایران ساخته شده است؟
آقا عزت خبر خوش هستهای نداد، اما خبر داد که دیش ملی به زودی وارد بازار میشود.
با توجه به اینکه هر چیزی ملیاش تولید شده مردم از خارجیاش اسقبال بیشتری کردهاند، کلا شکل آقا عزت را هنگام گفتن این جمله بشکید. (با رنگآمیزی 2 نمره.)
آقا ضرغامی که معلوم نیست طنزنویسی را از کی شروع کرده است، گفت: «آقای پورحسین واقعا فداکاری کرد و در بسیاری از موارد سعی می کرد سئوالات تخصصی بپرسد. به عنوان مثال از آقای کروبی درباره اقتصاد سئوال کرد که آقای کروبی در پاسخ گفت این سئوال سئوال خوبی است اما من می خواهم از آقای احمدی نژاد بپرسم موضوع هاله نور چه بود و یا یک بار خواست از آقای موسوی یک سئوال بپرسد که دیدید چه برخورد خشنی با وی شد.»
الف- اگر آقا پورحسین فداکاری کرد به نظر شما آقا یامینپور چه کار کرد؟
1- از روی مین رد شد 2- هاراگیری کرد 3- مثلث عشقی ایجاد کرد 4- ضربهی عشقی خورد
...
نتیجهگیری: چون آیتالله دستغیب گفته است: «صداوسیما باید حق جو وحق طلب باشد؛ اگر واقعا اینطور بود چه لزومی داشت که مردم به سراغ شبکه های خارجی بروند؟! باید مردم در جریان تمام اخبار قرار گیرند، همه مردم باید از اوضاع مملکت مطّلع شوند.» ما دیگر نتیجهگیری نمیکنیم.
................................................
سلبریتی هفته
زیرلفظی هفتهبا توجه به انگشتنگاری از ایرانیها، تغییر نام خلیج فارس به بهانههای مختلف، مصادرهی چهرههای ادبی ایرانی به نام خودشان، بر هم زدن برگزاری بازیهای کشورهای اسلامی در ایران به خاطر استفاده از نام خلیج فارس، دو آهو به امیر قطر جایزه داده شد. به همین خاطر این دو آهو، به عنوان زیرلفطی هفته معرفی میشوند.
محبوب هفته جملهی «افتخارم این است که در درگیریهای بعد از انتخابات، هیچکدام از تجمع کنندگان آسیب ندیدند.» به تنهایی پتانسیل این را دارد که در مدارس و دانشگاهها تدریس و تفسیر شود. برای همین به خاطر عمق واقعگرایی و قشنگی این جمله، سرداررجبزاده به عنوان مفتخر هفته معرفی میشود.
مامانی هفته«در زمان شاه، مامان ایران "آمریکا" بود اما برای دانشگاهیان ایران، آمریکا "مامانی" نبود. اما باید ترسید از اینکه در کشوری مامانش آمریکا نباشد ، اما برای نسل جوان آمریکا مامانی باشد.» هیات ژوری تصمیم گرفت گویندهی این جملات را به عنوان مامانی هفته معرفی کند و او کسی نیست جز مهدی کلهر.
................................................
جمله بندی
ارجحیت مادر هنرها و خیار گلخانهای و کفش از غیب
* علی معلم دامغانی: «فرضا بنده شاعر هستم. شعر مادر هنرها است. برای همین ارجحیت دارم نسبت به خیلیها.»
البته هنرمندان گفتند، با توجه به هیبت و وسعت و مساحت و قدمت علی دامغانی، ترجیح میدهند وی به جای مادری برای هنر، نقش پدر را بازی کند. اهل منطق هم گفتند «همین استدلال ارجحیتت ما را کشته.»
* مهدی کلهر: «نه تنها وزیر بلکه بسیاری از نمایندگان مجلس هم گلخانهای هستند.»
آقا کلهر دربارهی اینکه کدام وزیر خیار گلخانهای و کدام نماینده بادمجان گلخانهای یا کدوی گلخانهای هستند توضیحی نداد.
* علی لاریجانی عازم توکیو شد.
آقا لاریجانی دربارهی کثرت سفرهای اخیر خود در این اواخر گفت: «من کلا سفر خارجی دوست دارم.»
* یک شهروند سوریه در اسپانیا به سوی نخست وزیر ترکیه لنگه کفش پرتاب کرد.
احتمالا برای حفظ آبروی روسای کشورها، پوشیدن کفش برای مردم، مثل حمل اسلحه و رانندگی تانک و نفربر، ممنوع اعلام میشود. به گفتهی کارشناسات مسوولان که قبلا به تیر غیب دچار میشدند و میمردند، چندوقتی است که دچار کفش غیب میشوند و آبروشان میریزد.
* دبیرکل پدافند غیرعامل کشور در علیآباد کتول گفت: «مردم فرمولهای اصلی پدافند غیرعامل را اعلام و جایزه دریافت کنند.»
یکی از اهالی علیآباد کتول به خبرنگار ما گفت یک بار هم چندسال پیش "مسابقهی محله" به ما جایزه داده بود.
منتشرشده در هفتهنامهی ایراندخت، شمارهی 49، هشتم اسفند 1388