1
سرباز میپرسد: «مگه دختر هم به ورزشگاه میاد؟»
دخترها جواب میدهند: «مگه چه ایرادی داره كه ما هم بازی رو ببینیم؟»
این بخشی از گفتوگوهای شنیدنی سربازها و دخترهایی است که با پوشیدن لباس پسرانه به استادیوم آزادی رفتهاند تا فوتبال تماشا کنند. دخترها را مامورها دستگیر و قرنطینه کردهاند. مامورها همانقدر بیتاب تماشای فوتبال هستند که دخترها، اما دخترها به خاطر قانونی نانوشته نمیتوانند وارد استادیوم شوند، و مامورها هم باید این قانون نانوشته را اجرا کنند. برای همین آنها هم از تماشای فوتبال محروم و ناراحت هستند. هیچ یک از طرفین ماجرا لبخند به لب ندارد اما با شنیدن شعارهای پرهیجان تماشاچیان موقع گل زدن تیم ملی ایران، مامورها و دخترها هر دو تومان خوشحال میشوند، لبخند میزنند و به هم تبریک میگویند، تا وقتی که مامور مافوق میآید تا دستگیرشدهگان را سوار ماشینهای انتقال به بازداشتگاه کند.
سرباز میپرسد: «مگه دختر هم به ورزشگاه میاد؟»
دخترها جواب میدهند: «مگه چه ایرادی داره كه ما هم بازی رو ببینیم؟»
این بخشی از گفتوگوهای شنیدنی سربازها و دخترهایی است که با پوشیدن لباس پسرانه به استادیوم آزادی رفتهاند تا فوتبال تماشا کنند. دخترها را مامورها دستگیر و قرنطینه کردهاند. مامورها همانقدر بیتاب تماشای فوتبال هستند که دخترها، اما دخترها به خاطر قانونی نانوشته نمیتوانند وارد استادیوم شوند، و مامورها هم باید این قانون نانوشته را اجرا کنند. برای همین آنها هم از تماشای فوتبال محروم و ناراحت هستند. هیچ یک از طرفین ماجرا لبخند به لب ندارد اما با شنیدن شعارهای پرهیجان تماشاچیان موقع گل زدن تیم ملی ایران، مامورها و دخترها هر دو تومان خوشحال میشوند، لبخند میزنند و به هم تبریک میگویند، تا وقتی که مامور مافوق میآید تا دستگیرشدهگان را سوار ماشینهای انتقال به بازداشتگاه کند.
با هم قسمتی از فیلم "آفساید" یکی از فیلمهای مهم جعفر پناهی را مرور کردیم. این فیلم البته یکی از فیلمهای ارزشمند است که در آن با حوصله به وضعیت زنان و محدودیتهای اجتماعیشان - از جمله اجازهی ورود آنان به استادیومهای ورزشی - پرداخته شده است.
2
تماشای فوتبال در سینما هیچ ارزشی ندارد مگر شکستن تابوی ورود زنان به اماکن ورزشی (به خاطر محدودیتهای حال حاضر، در اینجا سینما جایگزین استادیومها میشود). تماشای فوتبال، شعار دادن، تشویق کردن بازیکن محبوب، اظهار تاسف برای از دست دادن موقعیتهای گل، و فریاد گل... گل... همه و همه به این خاطر ارزش پیدا میکند که این بار دختران و پسران و خانوادهها میتوانند در کنار هم – مثل تماشای فیلم یا تئاتر – بنشینند و اینبار فوتبال ببینند. وگرنه تصور کنید در سینما هم ممنوعیت ورود زنان به اماکن ورزشی اعمال میشد و تماشای فوتبالهای جام جهانی فقط و فقط برای آقایان در نظر گرفته میشد. آیا این موج خبری باز هم ایجاد میشد؟ آیا این استقبال پرشور از تماشای فوتیال در سینما باز هم به وجود میآمد؟ از همین روست که میگوییم تماشای فوتبال در سینما هیچ ارزش اجتماعی منحصر بهفردی ندارد مگر شکستن یک تابو. تابو و خط قرمزی که دختران فیلم آفساید جعفر پناهی سعی در دور زدن آن دارند و حالا خود بندهی عریض و طویل رسمی مفری را برای نادیده گرفتن نیمهرسمی این قانون نانوشته معرفی کرده است.
3
اما علاوه بر مواردی که ذکر کردیم، چه نهادها یا اشخاصی از دختران و زنان بیشتر از طرح اکران زندهی فوتبالها روی پردهی سینماها استقبال میکنند؟
یکی از مهمترین آنها، خود صاحبان سینما و ذینفعهای ایشان است. به این موضوع در جایی دیگر باید پرداخت، اما در همین حد به آن اشاره میکنیم که پخش فوتبالی که از هزینههای پرداختی به تهیهکننده توسط سینما مبرا است، و بعید به نظر میرسد صاحب سینما هزینهای را به سازمان صدا و سیما بپردازد، در ابتدا با همان بهای بلیت پخش فیلم سینمایی انجام پذیرفت. یعنی سینماهای پردیس متعلق به شهرداری تهران در ابتدای اکران این بازیهای جام جهانی مبلغ 4000 تومان بلیت فروختند و بعد از آن و با توجه به استقبال مردم از این رویداد، بهای بلیت را به 8000 تومان برای بازیهای یک هشتم نهایی و مبلغ 10000 تومان برای تماشای بازی فینال افزایش دادند. افزایش قیمتی که جز انتفاع سینما توجیه منطقی دیگری نداشت.
تماشای فوتبال در سینما هیچ ارزشی ندارد مگر شکستن تابوی ورود زنان به اماکن ورزشی (به خاطر محدودیتهای حال حاضر، در اینجا سینما جایگزین استادیومها میشود). تماشای فوتبال، شعار دادن، تشویق کردن بازیکن محبوب، اظهار تاسف برای از دست دادن موقعیتهای گل، و فریاد گل... گل... همه و همه به این خاطر ارزش پیدا میکند که این بار دختران و پسران و خانوادهها میتوانند در کنار هم – مثل تماشای فیلم یا تئاتر – بنشینند و اینبار فوتبال ببینند. وگرنه تصور کنید در سینما هم ممنوعیت ورود زنان به اماکن ورزشی اعمال میشد و تماشای فوتبالهای جام جهانی فقط و فقط برای آقایان در نظر گرفته میشد. آیا این موج خبری باز هم ایجاد میشد؟ آیا این استقبال پرشور از تماشای فوتیال در سینما باز هم به وجود میآمد؟ از همین روست که میگوییم تماشای فوتبال در سینما هیچ ارزش اجتماعی منحصر بهفردی ندارد مگر شکستن یک تابو. تابو و خط قرمزی که دختران فیلم آفساید جعفر پناهی سعی در دور زدن آن دارند و حالا خود بندهی عریض و طویل رسمی مفری را برای نادیده گرفتن نیمهرسمی این قانون نانوشته معرفی کرده است.
3
اما علاوه بر مواردی که ذکر کردیم، چه نهادها یا اشخاصی از دختران و زنان بیشتر از طرح اکران زندهی فوتبالها روی پردهی سینماها استقبال میکنند؟
یکی از مهمترین آنها، خود صاحبان سینما و ذینفعهای ایشان است. به این موضوع در جایی دیگر باید پرداخت، اما در همین حد به آن اشاره میکنیم که پخش فوتبالی که از هزینههای پرداختی به تهیهکننده توسط سینما مبرا است، و بعید به نظر میرسد صاحب سینما هزینهای را به سازمان صدا و سیما بپردازد، در ابتدا با همان بهای بلیت پخش فیلم سینمایی انجام پذیرفت. یعنی سینماهای پردیس متعلق به شهرداری تهران در ابتدای اکران این بازیهای جام جهانی مبلغ 4000 تومان بلیت فروختند و بعد از آن و با توجه به استقبال مردم از این رویداد، بهای بلیت را به 8000 تومان برای بازیهای یک هشتم نهایی و مبلغ 10000 تومان برای تماشای بازی فینال افزایش دادند. افزایش قیمتی که جز انتفاع سینما توجیه منطقی دیگری نداشت.
منتشرشده در هفتهنامهی چلچراغ، شمارهی 395