دوشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۰

شاملو + آیدا مساوی نیست با فروغ + شاپور

شاملو + آیدا مساوی نیست با فروغ + شاپور
نمی‌دانم برای ما ایرانی‌ها این‌قدر جالب است یا در تمام دنیا این مرض فراگیر است. و اگر یک مرض بین‌المللی محسوب می‌شود می‌خواهم بدانم آیا در بلاد و کشورهای کره‌ی خاکی آدمی در هر سن و سالی می‌تواند آن را بگیرد یا فقط در ایران است که از بچگی، دقیقا از بچگی، یعنی از آن موقع که آدم فرق مرغ و خروس را نمی‌داند و فکر می‌کند جوجه هم از نوع خاصی از تخم مرغ شانسی به دست می‌آید دغدغه‌ی ذهن می‌شود این بیماری. کدام بیماری؟ همین مرض لاعلاج ازدواج را عرض می‌کنم. کمی برگردیم عقب. حتما شما هم دخترخاله یا پسرخاله‌ای داشته‌اید که گفته باشند عقد این دوتا را در آسمان‌ها خوانده‌اند و شما هم همیشه به آن بنده خدا به شکل زن یا شوهر آینده‌تان نگاه کرده‌اید. طوری که منتظرید دیپلم بگیرید و بتوانید از این جایزه‌تان استفاده کنید. قبل‌تر از آن هم همین است. مثلا آدم ده ساله است. هر کسی می‌بیند به مادر آدم می‌گوید: «ملیح جون این بچه‌ی خوشگلت باید بشه عروس / داماد من.» حالا طرف چهل ساله است. فکر می‌کنید به همین‌جا ختم می‌شود؟ خیر. شما حتا وقتی به دنیا می‌آید و هنوز بند ناف‌تان نیفتاده هر کسی می‌آید به زائو و در آن حال نزار می‌گوید: «ووووی. ملیح جون، ببین چی زاییدی. این باید عروس / داماد بچه‌ی ما شه. به کسی قولش رو ندی‌ ها.» وای از این فرهنگ و وای بر لایه‌های زیرین این فرهنگ که ذهن آدم را از بچگی تبدیل به ویرانه‌ای می‌کند که آبادی‌اش این است که هنوز پشت لبش سبز نشده یا پهنای باند ابرویش کم نشده دنبال نیمه‌ی گمشده‌اش بگردد جای این‌که نیمه‌ی خودش را ترمیم کند.
فرمول‌های زیادی در ذهن ما برای تشکیل زندگی موفق وجود دارد. فرمول‌هایی که به نظر معجزه‌آسا و کیمیاگرانه می‌آیند و نتیجه‌ی موفقیت‌شان حتمی است. مثلا:

زن / مرد هنرمند + زن / مرد بی‌هنر =
زن / مرد پولدار + زن / مرد بی‌پول =
زن / مرد روشنفکر + زن / مرد بی‌فکر =
زن / مرد اسم‌ورسم‌دار + زن / مرد بی‌مسما =
زن / مرد خاص + زن / مرد بی‌خاصیت =
زن / مرد عشقی + زن / مرد بی‌عشق =
زن / مرد روبه‌راه + زن / مرد بی‌راه =
زن / مرد هیکلی + زن / مرد بی‌هیکل =
زن / مرد مورددار + زن / مرد بی‌مورد =

هنوز و بعد از این همه سال که بشر به امید تشکیل کانون گرم خانواده نیمه‌ی گمشده‌اش را پیدا کرد و دستش را گرفت و با هم رفتند زیر یک سقف و زندگی مشترک خود را آغازیدند و از فردا نه پس‌فردای آن جنگ و جدل و تنش‌های زناشویی‌شان شروع شد و به چه کنم؟ چه کنم؟ افتادند، کیمیاگران موفق نشده‌اند معجون و محلولی بیابند که مس ازدواج را زر کند. البته فرمول‌های زیادی هست که طلای ازدواج را تبدیل به مس و حلبی زندگی کوفتی کند که حتما خودتان آن فرمول‌ها را بلد هستید یا اگر از پدر و مادرتان بپرسید برای‌تان توضیح می‌دهند. اگر هم روی‌تان نشد از آن‌ها بپرسید کافی‌ست در حال و احوال نود و نه درصد زن و شوهرهایی که می‌شناسید دقت کنید.
حالا چند استثنا داریم در زندگی واقعی. مثل موهبت آیدا در زندگی احمد شاملو، یا مصیبت پرویز شاپور در زندگی فروغ فرخ‌زاد. می‌بینید؟ هیچ فرمولی جواب ثابت ندارد. ما این موضوع را با فرمول‌های زیر ثابت می‌کنیم. جواب معادله‌های زیر را با هم مقایسه کنید و در نتیاج آن تعمق کنید.

شاملو + آیدا = آیدا در آینه1
شاملو + همسران سابقش = فاجعه‌ی زندگی زناشویی 2
فروغ + شاپور = دیوار3 ، اسیر 4
فروغ + گلستان = تولدی دیگر5 ، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد 6


........................................................................................
توضیحات:
1: عنوان کتابی از احمد شاملو
2: تعبیر شاملو از تجربه‌ی زندگی مشترک پیش از آیدا
3 و 4: نام نخستین کتاب‌های فروغ فرخ‌زاد 
5 و 6: نام آخرین کتاب‌های فروغ فرخ‌زاد 
 

 منتشرشده در هفته‌نامه‌ی چلچراغ، شماره‌ی 452.