اگر در ایران سیلی که در پاکستان آمد، بیاید چه اتفاقی میافتد؟
اول- اول خیس میشوم بعد غرق میشویم.
دوم- اگر غرق نشویم و در اتاق باشیم، چون لباس تنمان نیست رویمان نمیشود بدویم بیرون و در کنار هم و خیلی عاشقانه غرق میشویم.
سوم- اگر غرق نشویم و در آشپزخانه باشیم چون نمیتوانیم برویم در اتاق تا چادر چاقچول کنیم و بدویم در خیابان (چون وضعیت اتاق در بند قبلی مشخص شد!) در آشپزخانه از خجالت، غرق میشویم.
چهارم- اگر در حمام باشیم قبل از اینکه غرق شویم ضربه مغزی میشویم. چون پایمان میرود روی صابون و سرمان میخورد به وان. وگرنه چون در اتاق و آشپزخانه آدم وجود دارد، (وضعیتشان در بندهای قبلی مشخص شد) و چون لباسها هم پشت در حمام است باید در حمام بمانیم، در نتیجه غرق نمیشویم، از حیا و گرسنگی میمیریم.
پنجم- یک حالت وجود دارد که در حمام یا در آشپزخانه غرق نشوید؛ باید مثل آن لطیفه معروف، غواص یا چترباز باشید.
ششم- تصور کنید در خانه غرق نشوید و بخواهید فرار کنید. اگر سوار آسانسور شوید، چون اداره برق ما خیلی کارش درست است زرتی برقها قطع میشود و شما داخل آسانسور خفه میشوید. اگر از پلهها پایین بیایید به خاطر ازدحام جمعیت زیر دست و پا له میشوید. بهترین راه این است که از پنجره بپرید بیرون و شنا کنید.
هفتم- اگر به خیابان برسید سر در گم میشوید. چون وقتی سیل بیاید و خیابان را آب بگیرد، خیابان حکم استخر روباز را پیدا میکند. میدانید که استخر مختلط چیز بد و مکروهی است. برای همین وقتی سیل بیاید اولین کاری که مسوولان میکنند این است که خیابانها را به بخشهای زنانه و مردانه تقسیم میکنند که خدایی نکرده مشکلی پیش نیاید.
هشتم- وقتی خودتان را به قسمت مربوطه رساندید (اگر خانم هستید، زنانه و اگر آقا هستید، مردانه. لطفا در آن هیر و ویری شیطنت نکنید. واقعا نیازی نیست که بروید بخش زنانه و از خواهر مادرتان سراغ بگیرید. آنها جاشان امن است. آفرین.) ، اول باید تکلیفتان را مشخص کنید که خودی هستید یا غیرخودی.
اول- اول خیس میشوم بعد غرق میشویم.
دوم- اگر غرق نشویم و در اتاق باشیم، چون لباس تنمان نیست رویمان نمیشود بدویم بیرون و در کنار هم و خیلی عاشقانه غرق میشویم.
سوم- اگر غرق نشویم و در آشپزخانه باشیم چون نمیتوانیم برویم در اتاق تا چادر چاقچول کنیم و بدویم در خیابان (چون وضعیت اتاق در بند قبلی مشخص شد!) در آشپزخانه از خجالت، غرق میشویم.
چهارم- اگر در حمام باشیم قبل از اینکه غرق شویم ضربه مغزی میشویم. چون پایمان میرود روی صابون و سرمان میخورد به وان. وگرنه چون در اتاق و آشپزخانه آدم وجود دارد، (وضعیتشان در بندهای قبلی مشخص شد) و چون لباسها هم پشت در حمام است باید در حمام بمانیم، در نتیجه غرق نمیشویم، از حیا و گرسنگی میمیریم.
پنجم- یک حالت وجود دارد که در حمام یا در آشپزخانه غرق نشوید؛ باید مثل آن لطیفه معروف، غواص یا چترباز باشید.
ششم- تصور کنید در خانه غرق نشوید و بخواهید فرار کنید. اگر سوار آسانسور شوید، چون اداره برق ما خیلی کارش درست است زرتی برقها قطع میشود و شما داخل آسانسور خفه میشوید. اگر از پلهها پایین بیایید به خاطر ازدحام جمعیت زیر دست و پا له میشوید. بهترین راه این است که از پنجره بپرید بیرون و شنا کنید.
هفتم- اگر به خیابان برسید سر در گم میشوید. چون وقتی سیل بیاید و خیابان را آب بگیرد، خیابان حکم استخر روباز را پیدا میکند. میدانید که استخر مختلط چیز بد و مکروهی است. برای همین وقتی سیل بیاید اولین کاری که مسوولان میکنند این است که خیابانها را به بخشهای زنانه و مردانه تقسیم میکنند که خدایی نکرده مشکلی پیش نیاید.
هشتم- وقتی خودتان را به قسمت مربوطه رساندید (اگر خانم هستید، زنانه و اگر آقا هستید، مردانه. لطفا در آن هیر و ویری شیطنت نکنید. واقعا نیازی نیست که بروید بخش زنانه و از خواهر مادرتان سراغ بگیرید. آنها جاشان امن است. آفرین.) ، اول باید تکلیفتان را مشخص کنید که خودی هستید یا غیرخودی.
چون خودیها معتقدند غیرخودیها زیرآبی میروند و غرق نمیشوند.
و البته غیرخودیها هم معتقدند خودیها تونلهای پنهانی زیادی درست کردهاند و هلکوپترهای مجهزی دارند که بتوانند فلنگ را ببندند و از مهلکه جان سالم به در ببرند. خلاصه باید تکلیف خودتان را مشخص کنید.
نهم- اگر خودی هستید که خودتان میدانید.
دهم- اگر غیرخودی هستید که در طول این سالها آب از سرتان گذشته چه یک وجب و چه صد وجب. پس ما را ز سیل آمده میترسانی؟ در ضمن خس و خاشاک و اینها را ممکن است باد ببرد ولی آب نمیبرد. خیالتان راحت.
یازدهم- اگر خارجیها بخواهند کمک کنند هم مشکل پیش میآید. چرا؟ چون دنیا دو دسته است؛
کشورهایی که ما بهشان کمک میکنیم و طبیعتا آنها نمیتوانند به ما کمک کنند چون خیلی بدبخت هستند. و آنها خیلی بخواهند لطف کنند باید پولها و چیزهایی را که ما بهشان بلاعوض دادهایم با هزار منت به خودمان برگردانند.
کشورهایی که ما بهشان کمک نمیکنیم و آنها هم به ما کمک نمیکنند چون ما با آنها دشمن هستیم.
در نتیجه اگر هواپیما و هلکوپترشان وارد آسمان ایران بشوند بومب! با موشک میزنیم و پدر صاحبشان را در میآوریم.
حالا فکر کنید هلکوپتر کمک آمریکا و انگلیس و اینا برسد بالای سر ما و طناب و نردبان بندازند که ما را بکشند بالا و نجات دهند. چی فکر کردید؟ چی؟ نهخیر. امکان ندارد ما پیشقدم شویم. اصلا قدم که هیچی، دستمان را هم دراز نمیکنیم. نهخیر ترجیح میدهیم غرق شویم اما تن به این خفت ندهیم که اجنبیها بیایند کمک ما.
دوازدهم- خلاصه اینکه اگر سیل بیاید یا غرق میشویم، یا اگر غرق نشدیم با هم دعوا میکنیم و به خاطر برخورد با جسم سخت از بین میرویم، یا از گرسنگی میمیریم، یا دزدهای دریایی میآیند و سرمان را میبرند که سکههامان را ببرند، یا باید ... و ...، یا قحطی میشود و همدیگر را گاز میگیریم و میخوریم. یا برای نجات سوار هواپیمای توپولف میشویم و سقوط میکنیم. خلاصه اگر این اتفاقها نیفتاد و زنده ماندیم از خوشحالی دق میکنیم. پس به نظر ما وقتی سیل آمد، بروید بنشینید در وان حمام و تا هزار بشمارید.
نهم- اگر خودی هستید که خودتان میدانید.
دهم- اگر غیرخودی هستید که در طول این سالها آب از سرتان گذشته چه یک وجب و چه صد وجب. پس ما را ز سیل آمده میترسانی؟ در ضمن خس و خاشاک و اینها را ممکن است باد ببرد ولی آب نمیبرد. خیالتان راحت.
یازدهم- اگر خارجیها بخواهند کمک کنند هم مشکل پیش میآید. چرا؟ چون دنیا دو دسته است؛
کشورهایی که ما بهشان کمک میکنیم و طبیعتا آنها نمیتوانند به ما کمک کنند چون خیلی بدبخت هستند. و آنها خیلی بخواهند لطف کنند باید پولها و چیزهایی را که ما بهشان بلاعوض دادهایم با هزار منت به خودمان برگردانند.
کشورهایی که ما بهشان کمک نمیکنیم و آنها هم به ما کمک نمیکنند چون ما با آنها دشمن هستیم.
در نتیجه اگر هواپیما و هلکوپترشان وارد آسمان ایران بشوند بومب! با موشک میزنیم و پدر صاحبشان را در میآوریم.
حالا فکر کنید هلکوپتر کمک آمریکا و انگلیس و اینا برسد بالای سر ما و طناب و نردبان بندازند که ما را بکشند بالا و نجات دهند. چی فکر کردید؟ چی؟ نهخیر. امکان ندارد ما پیشقدم شویم. اصلا قدم که هیچی، دستمان را هم دراز نمیکنیم. نهخیر ترجیح میدهیم غرق شویم اما تن به این خفت ندهیم که اجنبیها بیایند کمک ما.
دوازدهم- خلاصه اینکه اگر سیل بیاید یا غرق میشویم، یا اگر غرق نشدیم با هم دعوا میکنیم و به خاطر برخورد با جسم سخت از بین میرویم، یا از گرسنگی میمیریم، یا دزدهای دریایی میآیند و سرمان را میبرند که سکههامان را ببرند، یا باید ... و ...، یا قحطی میشود و همدیگر را گاز میگیریم و میخوریم. یا برای نجات سوار هواپیمای توپولف میشویم و سقوط میکنیم. خلاصه اگر این اتفاقها نیفتاد و زنده ماندیم از خوشحالی دق میکنیم. پس به نظر ما وقتی سیل آمد، بروید بنشینید در وان حمام و تا هزار بشمارید.
با تشکر. ستاد پسگیری از حوادث غیرمترقبه شبنامه
محصول مشترک پوریا و بزرگمهر
منتشرشده در ویژهنامهی طنز شبنامه، هفتهنامهی پیک سبز، شمارهی 331