دوشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۴

شعر 30 خرداد 1384

براي اين جماعت
اين توده‌ي عظيم يأس
ظلمت
ووووووويكسر چراغاني‌ست


خورشيد عقوبتي‌ست
كه چشم‌ها را مي‌زند و مي‌آزرد

من از شب‌نشيني كابوس‌ها خبر دارم

چهارشنبه، خرداد ۲۵، ۱۳۸۴

به خاطر بهاي گزافي كه داده‌ايم راي مي‌دهم

به هزار و يك دليل راي مي‌دهم براي اينكه آينده از عمل امروز من و تو آب مي‌خورد. قطعا دلسردي و موج بدي كه دل‌ها را خالي كرده پاي رفتن را سست مي‌كند اما پاي نرفتن را قلم مي‌كنم و مي‌روم تا فردا دستم قلم نشود. تا فردا قلمم خشك نشود. قلمم نشكند. راي مي‌دهم تا نگويم همه چيز از پيش نعيين شده تا نگويم همه مثل همند تا نگويم رييس‌جمهور هر كسي باشد وضع زندگي همين است.
راي مي‌دهم تا يك راي سنگين تر كنم. يك راي بيشتر كنم. كفه‌ي ترازو را يك راي به نفع انديشه و آزادي انديشه پايين‌تر بياورم. راي مي‌دهم كه بگويم آيه‌ي ياسي كه به گوش مردم خوانده شده تا راي ندهند باد هواست.
راي مي‌دهم تا بگويم رانت‌خوار نيستم.
شهروندم.
و راي‌ام را به يك شام و كارت اينترنت و شعارهاي بچه‌گولزنك نمي‌فروشم.
ايراني‌ام و سرنوشت ايران را به دست هر كسي نمي‌سپارم.
هشت سال زحمت توسعه سياسي را آزادي انديشه را و بهايي كه بابت انسانيت و آزادي و آزادي انديشه و آزادي قلم پرداخت شده با يك راي ندادن عبث بر باد فنا نمي‌دهم.
راي مي‌دهم به آزادي. به آزادي انديشه.
خاتمي با راي من فضا را براي ما گشود. براي اين آزادي -هرچند دل‌خوشكنك و كم- بهاي زيادي كشور داده است. حادثه‌ها را فراموش نمي‌كنم و راي مي‌دهم.
داعيه‌داران آزادي اگر امروز شعار مي‌دهند و ديروز را -روزهاي سياه خفققان آزادي را- فراموش كرده‌اند من ديروز را فراموش نمي‌كنم و راي مي‌دهم.
دوستداران نسل جوان اگر نادوستي‌ها را با نسل جوان فراموش كرده‌اند من فراموش نكرده‌ام و راي مي‌دهم.

راي مي‌دهم تا يك راي بيشتر بشود راي ما.
راي مي‌دهم تا بگويم كه به هر كس راي نمي‌دهم.
به هر كس راي نمي‌دهم را با راي‌يي كه در صندوق مي‌اندازم نشان مي‌دهم. با راي خود فرياد مي‌زنم كه راي به هر كس نمي‌دهم. سرنوشت خاك آبا و اجدادي را، مام وطن را به هر كس نمي‌دهم.
به روند خوش يمن اصلاحات سياسي راي مي‌دهم. به معجزات اقتصادي راي نمي‌دهم.
به كوره‌راه ناتمام دلخوشم. به كوره‌راه اصلاحات راي مي‌دهم. به شاه‌راه بيراه راي نمي‌دهم.

اعتراض و فرياد و دفاع از آزادي انديشه و فكر و قلم را با راي خود فرياد مي‌كنم.

به اصلاحات دلخوشم. به ادامه‌ي اصلاحات راي مي‌دهم.‌

جمعه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۴

زمان رويايي انتخابات

خدا را صدهزار مرتبه شكر. خدا در اين مرز و بوم بركت به چيزي ندهد جز انتخابات كه در اين ايام انتخابات همه چيز بر وفق مراد است. شهر در امن و امان است و آزادي از در و ديوار مي‌بارد. جشن شادي ورود به جام‌جهاني تا نيمه‌شب -در اسكورت كامل نيروانتظامي- بدون تنش بين مردم و نيروي انتظامي برقرار مي‌شود. اين فعل بعيد جز در سايه فضاي انتخابات در چه موقعيت ديگري مي‌توانست برقرار شود؟
همه از بزرگ و كوچك مردم‌دوست شده‌اند و پيروزي را تبريك مي‌گويند و آينده‌ي فضاي دل‌انگيز و دلپذير ايران را ترسيم مي‌كنند. خدا اين زمان را طولاني‌تر كند.

مردم به عنوان مردم خطاب قرار مي‌گيرند و همه با همين مردم به شدت همدردي مي‌كنند. اين همه دايه مهربان‌تر از مادر و ما بي‌خبر؟

خدا اين زمان را طولاني‌تر كند. بن‌هاي فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي از يك‌طرف، كانديداها آپ‌توديت شده‌اند و كارت اينترنت رايگان و نامحدود و الي‌نهايه بين خلق‌الله پخش مي‌كنند. چه شود! اين همه كانديداي خوب و مردم‌دوست و مردم‌دار، آدم مي‌ماند به كدامشان راي بدهد.

خدا اين زمان رويايي انتخابات را طولاني‌تر كند خلق خدا نفسي بكشند ان‌شاالله.