سر صحبت را باز میکنم
و بعد حرفم را میخورم
همیشه حرفت سر زبانم است
اسمت وسط حرفهای جدی از دهانم میپرد
وسط حرفهای جدی من حرف ندارم، میخندم
وسط حرفهای خندهدار تو حرف نداری، جدی میشوی
تو حرف نداری
حرف اول و آخر برای توست
من حرف اضافهام
توی جمله معطلم
توی خانه ولانگارم
توی داستان به چشم نمیآیم
و همه جا، حرف را به تو میکشم
حرف حرف میآورد
حرف تو را میآورد
وصف العیش میکنم میخندم
بازیهای کلامی
بازیهای زبانی
سرم را به کار خودم گرم کردهام
دوباره سر صحبت را باز کردهام
دارم تیک میزنم
تیکی که به تاک نمیرسد
شبیه ساعتی که عقربهاش افتاده باشد.
شبیه ساعتی که از زمان خودش عقب مانده و تیک داشته باشد
شبیه ساعتی ولمعطلم در سمساری
چشم خریدار عقبماندهای مرا گرفته است
+ تقدیم به چند اصطلاح عامیانه
و بعد حرفم را میخورم
همیشه حرفت سر زبانم است
اسمت وسط حرفهای جدی از دهانم میپرد
وسط حرفهای جدی من حرف ندارم، میخندم
وسط حرفهای خندهدار تو حرف نداری، جدی میشوی
تو حرف نداری
حرف اول و آخر برای توست
من حرف اضافهام
توی جمله معطلم
توی خانه ولانگارم
توی داستان به چشم نمیآیم
و همه جا، حرف را به تو میکشم
حرف حرف میآورد
حرف تو را میآورد
وصف العیش میکنم میخندم
بازیهای کلامی
بازیهای زبانی
سرم را به کار خودم گرم کردهام
دوباره سر صحبت را باز کردهام
دارم تیک میزنم
تیکی که به تاک نمیرسد
شبیه ساعتی که عقربهاش افتاده باشد.
شبیه ساعتی که از زمان خودش عقب مانده و تیک داشته باشد
شبیه ساعتی ولمعطلم در سمساری
چشم خریدار عقبماندهای مرا گرفته است
+ تقدیم به چند اصطلاح عامیانه