سیسالگی روزی خالی از همه بود
یک چهاردیواری بود. یکمترونیم در دومتر
بیست و یکی دو روز بود که زندگیام در همین در و دیوار خلاصه میشد.
۴ اسفند ۱۳۹۱ چشم از جهان فرو بسته بودم
با چشمبند مشکی پارچهای
و انگشت اشارهای که از جوهر استامپ سرخ بود
و خط خورشید که از لای نرده کماکان زرد بود