یک بابایی، حالا شما فرض کنید حاجیبابایی، که یککارهای هست، حالا
شما فرض کنید وزیر آموزش و پرورش، خطاب به دانشآموزان گفت: مواظب باشید پایتان
لیز نخورد یا دچار سرماخوردگی نشوید، چرا که اینجا هر اتفاقی برای شما بیفتد، یقه ما
را میگیرند.
بییقه
به نظر ما یک دلیل اینکه وزیران و مسوولان و کلهم دولتیها پیراهن بدون
یقه میپوشند این است که کسی نتواند یقهشان را بگیرد.
یقه در قرون وسطا
البته اینکه مسوولان در عصر حاضر، خودشان پیشقدم بشوند و یقهدار
نپوشند بهتر است. چرا؟ چون در قرون وسطا وقتی تقصیر میافتاد گردن کسی، یقهاش را
نمیگرفتند، بلکه اول یقهاش را قیچی میکردند و بعد سرش را با احترام میسپردند
به حضرت گیوتین.
یقه در ایران کمربند در ژاپن
توی ژاپن مسوولان وقتی با فاجعه روبهرو میشوند، اول عذرخواهی میکنند
بعد هاراگیری میکنند. حالا ما از مسوولان توقع هاراگیری نداریم و نمیخواهیم
شمشیرشان بچرخد و بکنند توی شکمشان، ولی زبانشان بچرخد و بگویند معذرت میخواهیم،
خون و خونریزی میشود؟ نمیشود که.
یقه برگردان
پیشنهاد ما برای وزرا و مسوولان به جای استفاده از لباس بدون یقه، استفاده
از لباس با یقه برگردان است. چون اینطوری مسوولیتشان برمیگردد و میریزد بیرون
و دیگر کسی کاری به کارشان ندارد.
یقه جایگزین
حالا همچین میگویند یقه وزیر را میگیرند انگار آدم دستش به جای
دیگری بند است. خب چی را بگیرند؟
دست به یقه
یه حرکتی هم که توی این هفهش سال مد شده این است که تا رییسی، وزیری، مدیری،
مسوولی، چیزی قرار میشود پاسخ بدهد (استیضاح که شوخی است) سریع با روزنامهنگاران
و مجلسیون و منتقدان دست به یقه میشوند که کسی یقهشان را نگیرد.
یقهگیری در کوچه
الان وزیر آموزش و پرورش سر صف به بچهها میگوید «اگه سُر بخورید یقه
ما رو میگیرند» این بچهها بروند خانه به باباشان بگویند «اگه پول تو جیبیم رو
ندی، یقهات رو میگیرم» پدر و مادر بدبخت نمینشینند و افسوس نمیخورند که بچهشان
چطوری با ادبیات کوچه آشنا شده؟ نمیگویند فرزندشان رفته توی کوچه و با جاهل و
لوتی و بزرگتر از خودشان مراوده کرده؟ حالا اگر بچه بگوید: «به جون خودم این حرفا
رو از وزیر آموزش و پرورش یاد گرفتم.» باباش یقهاش را نمیچسبد که چرا دروغ هم میگوید؟
یقه دیالوگی
- ادب از که آموختی؟
: از یقه.
منتشرشده در روزنامه شرق، 25 دی 1391، ستون از هر نظر بیضرر