سه‌شنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۱

تا حالا فکرش رو کردی؟ چرا در خانه هواپیما نمی‌سازیم

رئیس "یکی از سازمان‌های پرجمعیت" به سوال خوبی اشاره کرد و پرسید: «چرا باید 64 میلیارد واردات داشته باشیم؟»

ما خواستیم رونوشت این سوال را به تیم اقتصادی دولت فکس کنیم که دستگاه فکس وارداتی‌مان خراب بود. خواستیم ایمیل کنیم که دستگاه کامپیوتر وارداتی‌مان خراب بود. خواستیم بدهیم پیک ببرد که موتور وارداتی پیک سر کوچه خراب بود. خواستیم با مترو ببریم که واگن متروی وارداتی خراب بود. خواستیم با بی‌آرتی ببریم که اتوبوس وارداتی هنوز بودجه‌اش را دولت نداده بود. خواستیم پای پیاده برویم که کفش وارداتی‌مان توش ریگ بود. و ما از اینجا فهمیدم توی کفش واردکنندگان ریگ است. البته جلوی یک خودروی وارادتی از نوع تویوتا لندکروز GXR شاید هم VXR  را هم گرفتیم که ما را تا میدان پاستور برساند که دیدیم وزیر راه دولت خدمتگزار، علی نیکزاد، سوار خودوری وارداتی است. گفت: «برسونم؟»
ما گفتیم: «شما رفتی توی خاکی و حواست نیست. داری چپ می‌کنی.» به گزارش خبرگزاری‌ها یک ساعت بعد وزیر راه چپ کرد.

گازگرفتی
وی گفت: «اگر نوشابه از خارج نیاوریم می‌میریم؟»

ما که نه. ولی به هر حال ممکن است قلب تعدادی آقازاده از کار بایستد. به هر حال سفره‌ای است که پهن شده و دارند به صورت انحصاری نان و نوشابه‌ای می‌خورند.
اصولا از صنعت نوشابه‌سازی و تجارت واردات نوشابه سهم ما گازش است که مدتی است - از بخت بد - نوشابه بدون گاز مد شده و همان سهمیه گاز ما را هم قطع کرده‌اند.

کاردستی
وی گفت: «چرا ما نباید عروسک را در خانه درست کنیم که مجبور شویم از کشوری مانند چین اسباب بازی وارد کنیم.»

ما هم معتقدیم اگر هر کسی هر چیزی لازم دارد توی خانه درست کند دیگر نیازی به واردات نیست. اصولا این راهکار این‌قدر ساده بود به ذهن کسی نرسیده بود.
ما: «الو. جعفرقلی سلام. داری چی کار می‌کنی چندروزه خبری ازت نیست؟»
جعفرقلی: «می‌خواهم بروم مسافرت به ولایت‌مان. دارم توی خانه هواپیما درست می‌کنم که دیگر مجبور نباشیم هواپیما وارد کنیم.»

پا و گلیم
 وی گفت: «ما باید به مردم بیاموزیم و به مردم نشان دهیم که باید روی پای خودمان بایستیم.»

خیلی هم خوب است. الان فقط مشکل این است که یک‌سری دارند جفت‌پا می‌آیند که یک‌سری بخورند زمین. یک‌سری هم که با یک لنگ در هوا جلوی در کلاس بایستند تا درس عبرت باشند. یک‌سری هم که اصولا در فعالیت اقتصادی پاشان قلم شده و از تولیدکننده تبدیل به مصرف‌کننده شده‌اند. یک‌سری هم توی اقتصاد پااندازی می‌کنند که تولیدکننده داخلی بخورد زمین و آن‌ها با خیال راحت واردات‌شان را کنند. خلاصه الان وضعیتی است که باید با احتیاط قدم برداشت. ما هم که این حرف‌ها را زدیم پامان را از گلیم‌مان درازتر کردیم... اجازه بدهید برویم پاراگراف بعد.

فرهنگ تخم مرغی
وی با اشاره به اینکه روستاها می‌توانند منبع تولید تخم‌مرغ و مرغ باشند گفت: «هم‌اکنون ما شاهدیم که در روستاها حتی تخم‌مرغ را از شهر می‌آورند. این چه فرهنگی است که ما پیدا کردیم؟»

به نظر شما کدام گزینه پاسخ سوال وی است؟
الف- فرهنگ شهری   ب- فرهنگ مصرفی   پ- فرهنگی مرغی    ت- فرهنگ تخم مرغی





منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، 17 مرداد 91 
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در اینترنت بازنشر می‌کنم)