یکی از معادنی که تا به حال درست به بهرهبرداری نرسیده و همینطوری دارد از دست میرود، عبدالرضا د است که در کار رحیم مشایی است، یعنی کارش را نمیدانیم درست چیست، منتها میدانیم یک سری هستند که برای خود رحیم مشایی کار میکنند یا برای پول رحیم مشایی کار میکنند یا برای خوش آمدن رحیم مشایی کار میکنند یا خوششان میآید برای رحیم مشایی کار کنند. البته یک سری هم هستند که به خاطر رحیم مشایی نفس میکشند، کار کردن که دیگر برایشان شوخی است.
هضم و بعد تولد؟
خلاصه این آقا نمیدانیم کارش چیست گفت: «با تلاش و صبر رحیم مشایی، فراگفتمانی در حال بروز و ظهور است که تمامی گفتمانهای ۳۰ سال اخیر را در درون خود هضم نموده و گفتمان دهه های آینده انقلاب را متولد خواهد ساخت.»
1- یعنی ماحصل 30 سال را خورده، یک لیوان آب هم روش و الان در مرحله هضم است؟
2- از لحاظ مسائل بیولوژیکی، یعنی وقتی هضم میکند، چطوری بعدش متولد خواهد ساخت؟ (ما نمیدانیم.)
همهاش شعر بود
این آقا که نمیدانیم کارشناس چی است ادامه داد: «منظومه فکری مهندس مشایی نقطه پایان تمامی دوگانه انگاری های کاذب و نفی پلاریزاسیون و قطبی سازی عرصه عمومی جامعه ایران در ۱۵۰ سال اخیر است.»
سوال: قافیه این منظومه چیست؟
الف- انحرافی ب- اختلاسی پ- جنی ت- سلین دیون
درد زایمان و توابع
این آقا که آخرش متوجه نشدیم اصلا توی چه کاری است در پایان گفت: «سکوت آقای مشایی نیز در برابر حجم وسیع حملات و تخریبها به آن دلیل است که ایشان هم این دوره تاریخی را حامل دردهای زایمان فراگفتمان نوین جامعه ایران دانسته و آن را گذرا و بی اثر تلقی می کند.»
دیالوگ 1سیاستمدار اول: اوووف... اوووخ... فکر کنم لگد زد.
سیاستمدار دوم: ای وای... جانم... چند وقت مانده به دنیا بیاید؟
دیالوگ 2[...]
دیالوگ 3خبرنگار: خب این جلسه مطبوعاتی است که بعد از عهد بوق تا الان اولین بار است که دارد برگزار میشود. به عنوان اولین سوال خیلی رک و صریح بفرمایید مشکل از کجاست؟ و این دردی که بر جامعه تحمیل میشود درد چیست؟
سیاستمدار: درد زایمان است.
خبرنگار: خیلی ممنون. و چه راهکاری دارید؟
سیاستمدار: سزارین. وگرنه اینطوری پیش برود سقط میشود بچه.
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، 11 مرداد 91
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در اینترنت بازنشر میکنم)
هضم و بعد تولد؟
خلاصه این آقا نمیدانیم کارش چیست گفت: «با تلاش و صبر رحیم مشایی، فراگفتمانی در حال بروز و ظهور است که تمامی گفتمانهای ۳۰ سال اخیر را در درون خود هضم نموده و گفتمان دهه های آینده انقلاب را متولد خواهد ساخت.»
1- یعنی ماحصل 30 سال را خورده، یک لیوان آب هم روش و الان در مرحله هضم است؟
2- از لحاظ مسائل بیولوژیکی، یعنی وقتی هضم میکند، چطوری بعدش متولد خواهد ساخت؟ (ما نمیدانیم.)
همهاش شعر بود
این آقا که نمیدانیم کارشناس چی است ادامه داد: «منظومه فکری مهندس مشایی نقطه پایان تمامی دوگانه انگاری های کاذب و نفی پلاریزاسیون و قطبی سازی عرصه عمومی جامعه ایران در ۱۵۰ سال اخیر است.»
سوال: قافیه این منظومه چیست؟
الف- انحرافی ب- اختلاسی پ- جنی ت- سلین دیون
درد زایمان و توابع
این آقا که آخرش متوجه نشدیم اصلا توی چه کاری است در پایان گفت: «سکوت آقای مشایی نیز در برابر حجم وسیع حملات و تخریبها به آن دلیل است که ایشان هم این دوره تاریخی را حامل دردهای زایمان فراگفتمان نوین جامعه ایران دانسته و آن را گذرا و بی اثر تلقی می کند.»
دیالوگ 1سیاستمدار اول: اوووف... اوووخ... فکر کنم لگد زد.
سیاستمدار دوم: ای وای... جانم... چند وقت مانده به دنیا بیاید؟
دیالوگ 2[...]
دیالوگ 3خبرنگار: خب این جلسه مطبوعاتی است که بعد از عهد بوق تا الان اولین بار است که دارد برگزار میشود. به عنوان اولین سوال خیلی رک و صریح بفرمایید مشکل از کجاست؟ و این دردی که بر جامعه تحمیل میشود درد چیست؟
سیاستمدار: درد زایمان است.
خبرنگار: خیلی ممنون. و چه راهکاری دارید؟
سیاستمدار: سزارین. وگرنه اینطوری پیش برود سقط میشود بچه.
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، 11 مرداد 91
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در اینترنت بازنشر میکنم)