دوشنبه، بهمن ۲۴، ۱۳۹۰

ولادیمیر پوتین آب می‌خورد


ولادیمیر پوتین، چهره‌ی محبوب و دوست‌داشتنی بین‌المللی (حتا محبوب‌تر از خواهر بیانسه، خواهر جنیفر لوپز و همشیره‌ی مرحوم مایکل جکسون) آمد روی کاناپه و جاساز شد.
ولادیمیر پویتن نازنین ابتدا کت دیپلماسی روسی و سپس پوتین‌های نظامی و بعد اسلحه‌ی روسی‌اش را از پس شلوارش درآورد و همه را گذاشت کنار. اصولا ولادیمیرترین پوتین و پوتین‌ترین ولادیمیر جهان است این آقای پوتین. به خاطر همین سجایا و سجل پوتین، ایرانی‌ها و سوری‌ها و افغان‌ها و باقی خاورمیانه‌ای‌ها شبانه‌روز از پوتین و پدر و مادرش به نیکی یاد می‌کنند و نام او را برای یک لحظه هم از زبان نمی‌اندازند. مثلا سوار هواپیمای توپولوف می‌شوند و وقتی دارند سقوط می‌کنند در آخرین لحظات زندگی از مادر پوتین تشکر می‌کنند. به رای‌های عجیب روسیه در مجامع بین‌المللی علیه ایران و سوریه نگاه می‌کنند به پدر او درود می‌فرستند. به سفره‌ای که در ساخت نیروگاه بوشهر و پروژه‌های دیگر روسیه پهن کرده نگاه می‌کنند و پدر، مادر و سایر بستگان پوتین را یکی یکی یاد می‌کنند. خلاصه با این اوصاف پویتن آمد روی کاناپه نشست.
بعد به گزارش خبرگزاری رویترز، یک دانشمند روسی (با دانشمندان جوان ایرانی فرق دارد) بدو بدو آمد و خودش را لوس کرد و یک تشت آب داد دست پوتین و گفت: «ای پوتین، ای عشق، ای یار، این آب 20 میلیون ساله است. بخور.»
پوتین گفت: «آب 20 ساله را بخورم؟ آب 20 ساله که خوردنی نیست.»
دانشمند روسی گفت: «آب 20 ساله نیست. آب 20 میلیون ساله است. ما دانشمندان روسی حرکت زدیم برداشتیم یک تکه یخ را از ته دریاچه آب کردیم و آوردیم برای شما.»
پوتین گفت: «فکر کن. از این آب دایناسورها خورده‌اند. چرا من نخورم؟»
من گفتم: «به نظر ما آب دایناسورها را بخورید عیب ندارد. اما دقت کنید رژیم غذایی‌تان با رژیم غذایی دایناسورها یکسان نشود. چون آن طفلکی‌ها به خاطر سوء تغذیه نسل‌شان منقرض شد. شما که فعلا مادام الریاست هستید حیفه. باشه پوتین جان؟»
پوتین جان گفت: «باشه.»
دانشمند روسی به پوتین گفت: «نمی‌خورید؟»
پوتین گفت: «نه.»
ما به پوتین جان گفتیم: «پوتین جان، تعارف می‌کنی؟»
پوتین جان گفت: «نه. دوست ندارم. من آب 20 میلیون ساله دوست ندارم.»
ما به پوتین گفتیم: «چی دوست داری؟»
پوتین جان گفت: «من فقط آب دریای خزر دوست دارم.»
ما گفتیم: «بابا پوتین. تشنگی هم حدی داره برادر. الان همه‌ش حدود بیست درصدش برای ماست ها. از این هم دست برنمی‌داری؟»
پوتین نازنین و مهربان و بشردوست و نوع‌دوست گفت: «نه.»
ما تعارف زدیم و گفتیم: «بفرما. بیا این بیست درصدش رو هم شما بخور.»
نتیجه‌گیری
هیشکی بدون اجازه نباید آب بخورد که آب توی دل پوتین تکان نخورد.
  این طنز در روزنامه‌ی اعتماد، 24 بهمن 90، منتشر شده است.
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)