دمدمای عید نوروز است و به همین مناسبت ما امروز دربارهی اهمیت خانه و خانهتکانی صحبت میکنیم. یادداشت امروز دربارهی مسائل خانواده است و کاملا غیرسیاسی است. حالا که فهمیدیم امروز کاناپه سیاسی نیست، از مدیرمسوول میخواهیم باقی این یادداشت را نخواند و بگذارد ما کارمان را بکنیم و خانهمان را بتکانیم. با تشکر.
خانه چیست؟
خانه یک چهاردیواری است. از طرفی چهاردیواری اختیاری است. اما یک چهاردیواری داریم که اختیاری است، یک چهاردیواری داریم که اختیاریه است. اما تجربه ثابت کرده چهاردیواری اختیاری نیست چون سر موضوع اختیار هنوز بین دانشمندان بحث است که اختیار دقیقا چیست.
یکی از شهروندان گفت: «چهاردیواری اختیاری است یعنی ما اختیار داریم توی چهاردیواریمان هر کاری میخواهیم بکنیم.»
در همین رابطه یکی از دانشمندان جوان گفت: «اختیار دارید! این جمله یعنی همه اختیار چهاردیواری شما را دارند جز خودتان. شما اصال اختیار خودتان را هم ندارید.»
شهروند مذکور گفت: «من بیاختیاری دارم؟ جمعش کن... برو بابا.»
دانشمند جوان گفت: «صدات رو بیار پایین بینیم بابا.»
شهروند مذکور گفت: «خونهمه اختیارش رو دارم که توش داد بزنم. از قدیم گفتند چهاردیواری اختیاری.»
دانشمند جوان گفت: «پس اینطور... اختیار داری...»
شهروند مذکور الان دنبال بنچاق است.
انواع خانه کدام است؟
حالا که فهمیدیم خانه چیست، انواع خانه را با هم بررسی میکنیم؛
خانهی امید: وقتی پدر شما از بچگی میخواهد شما را بیمه کند و یک فامیل یا دوست پولدار دارد که دخترش همسن شماست، به دوستش میگوید: «خونهی شما، خونهی امید ماست.» یعنی پسر ما بیاید دختر شما را بستاند که نانش در روغن باشد و نیازی به وام ازدواج نداشته باشند. خانهی امید یعنی این.
خانهی عفاف: خانهی عفاف خانهای است که ممکن است امید خیلیها به آن باشد اما خانهی امید نیست. متاسفانه ما باید ناامیدتان کنیم و نمیتوانیم بیشتر این قضیه را باز کنیم. بهتر است برویم پاراگراف بعدی.
خانهی شکلاتی: خانهی شکلاتی خانهای از پایه تبلیغاتی و دروغ است که برای گول زدن به کار میرود. خیلی از بچهها وقتی بزرگ میشوند با تلاش زیاد و لابی کردن و غیره خودشان خانهی شکلاتی تاسیس میکنند یا کارمند خانهی شکلاتی دیگران میشوند تا باقی را گول بزنند. بهتر است این موضوع را هم باز نکنیم و برویم پاراگراف بعدی.
خانهی ملت: اسم دیگر مجلس خانهی ملت است. البته ملت اصولا یا در خانهی خودشان هستند یا مستاجر هستند و دنبال صاحبخانه دوان هستند یا خانهخراب هستند یا بیخانمان هستند و دنبال سرپناه میگردند یا خانهبهدوش هستند و خلاصه همهی ترکیبات خانه را دارا میباشد ملت. اما از ملت که بگذریم، نمایندگان ملت که بسیار خدوم، بسیار وظیفهشناس، بسیار تعهد، بسیار دلسوز، بسیار زیبا، بسیار دلربا، بسیار ناز، بسیار مامانی و بسیار بسیار عزیز دل هستند در خانهی ملت مستقر هستند و مشغول نطق میباشند.
خانههای دیگری هم هست، که ستونمان دارد به آخرهاش میرسد و دیگر جا نداریم به آنها بپردازیم.
راهکارهای خانهتکانی
خانهتکانی چند راه اساسی دارد.
1- سر و ته خانه را میگیریم و تکان تکان میدهیم تا همهچیز جابهجا شود و موارد مشکوک را در نایلون ریخته و ضمیمهی پرونده میکنیم و با خود میبریم.
2- پنجرهها را باز میکنیم و اهالی خانه را میتکانیم.
3- داخل خانه را حشرهکش فلفلی میپاشیم که حشرات موذی از بین بروند، منتها چون حشرات موذی خیلی بهروز هستند از ماسک ضدشیمایی استفاده میکنند، در نتیجه جای حشرات، موجودات داخل خانه از خانه میریزند بیرون.
4- خانه را نمیتکانیم، صبر میکنیم زلزله بیاید و تا خانه تکان بخورد.
5- از حسین رضازاده دعوت میکنیم شام بیاید خانهمان. بعد از شام میگوییم ما رسم داریم شبها گرگم به هوا بازی کنیم. با اولین دور بازی خانه خود به خود تکانده میشود.
6- از استاد مسعود دهنمکی و استاد سلحشور و استاد شورجه و توابعشان دعوت میکنیم بیایند خانهمان و برایشان فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی را پخش میکنیم. همزمان با اکران فیلم خون این اساتید به جوش میآید و آدرنالین ترشح میکند و مشغول جابهجا کردن و پرتاب وسائل خانه میشوند، در نتیجه خانهتکانی انجام میشود.
نتیجهی خانهتکانی غیرسیاسی
نتیجهی خانهتکانی غیرسیاسی
خانهتکانی باعث میشود به اسم خانهتکانی هم شده، چیزهایی را که چشم نداریم در خانه ببینیم از خانه بیندازیم بیرون و جاش چیزها و کسانی را که دوست داریم بیاوریم داخل خانه.
این طنز در روزنامهی اعتماد، 13 اسفند 90، منتشر شده است.
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)