آقای محمود احمدینژاد چندروز پیش جایی دورتر از کاناپه گفت: «مشکل کشور منابع مالی نیست.» این جملهی مهم و کارگشا و راهگشایی است که حیف است بررسی نشود. برای همین چند روز است داریم بررسی میکنیم مشکل کشور دقیقا چیست اما به نتیجه نمیرسیم. با چند کارشناس هم مشورت کردیم.
کارشناس اول گفت: «من خودم مشکل دارم و الان دارم به مشکلات خودم رسیدگی میکنم.»
کارشناس دوم هم گفت: «مشکل منابع مالی نیست اگر بگویم مشکل چیست برای خودم مشکل درست میشود.»
خلاصه به نتایج زیر رسیدیم؛
مشکل کشور منابع مالی نیست، دوربرگردان خیابان آزادی است که سر از انقلاب درمیآورد.
مشکل کشور منابع مالی نیست، ورودی اتوبان کرج است که روزهای تعطیل خیلی ترافیک درست میشود.
مشکل کشور منابع مالی نیست، شیب حمام مادر رجب است که آب کف آن جمع میشود و او از کف مطالبات رجب کوتاه نمیآید.
مشکل کشور منابع مالی نیست، منابع مالی مشکل مردم است و ربطی به کشور ندارد.
مشکل کشور منابع مالی نیست، مشکل این است که پول نفت را چطوری خرج کنیم.
مشکل کشور منابع مالی نیست، مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی...
البته من اصلا تعجب کردم آقای احمدینژاد گفته مشکل کشور منابع مالی نیست، برای اینکه تا این لحظه من اصلا نمیدانستم کشور مشکلی دارد. الان رفتم توی فکر که اگر مشکل کشور منابع مالی نیست پس چییه. واقعا ها.
کجای کشاورزی اولویت اول است؟
آقای احمدینژاد که روی کاناپه نبود در ادامه تاکید کرده بود: «برخلاف اینکه عدهای ظرفیتهای بخش کشاورزی را جدی نمیگیرند من معتقدم کشاورزی در اهمیت و اولویت اول کشور ماست.»
ما هم موافقیم. ما هم معتقدیم کشاورزی اولویت اول کشور است منتها نه تولید محصولات کشاورزی، بلکه واردات محصولات کشاورزی. چرا؟ چون اینطوری چندتا کار کردیم. اول، کشاورزی اولویت اولمان بوده. دوم کشاورز چون نتوانسته کار کند دنبال کار میگردد. سوم کشاورز میرود در بخش واردات فعالیت میکند و محصول کشاورزی را که وارد کشور میشود بستهبندی میکند. پس در نتیجه هم کشاورز مشغول است هم شغل جدید ایجاد کردهایم و هم کشاورزی اولویت اول کشور میماند.
بیل
وی که کماکان روی کاناپه ننشسته بود و پشت تریبون بود گفت: «با ظرفیت کنونی بخش کشاورزی 6 هزار نفر اشتغال را در برنامه داریم تا ایجاد کنیم که این موضوع زمانبر بوده و دولت برای دستیابی به آن تلاش می کند.»
بله. منتها با توجه به زمانبری موضوعف تا وقتی این 6 هزار شغل ایجاد شود فعلا قرار شده همه باغچهی همسایه را بیل بزنند تا دستشان روان شود.
رسما باشه
آقای احمدینژاد که روی کاناپه نبود با بیان اینکه قرار است دو میلیون هکتار به سطح زیر کشت کشور افزوده شود، ابراز امیدواری کرد بتوان ظرف یک سال و نیم، میزان فوق را به زیر کشت برده و 450 هزار نفر اشتغال جدید ایجاد کنیم.»
ما هم ابراز امیدواری میکنیم و رسما اعلام میکنیم: «باشه.»
اگر
وی که هیچ ارتباطی با کاناپه نداشت اضافه کرد: «اگر رشد جمعیت به 12 درصد هم برسد برای مسکن برنامهریزی شده و کسی فاقد مسکن نخواهد بود.»
ما هم معتقدیم اگر رشد جمعیت به 12 درصد برسد کسی فاقد مسکن نخواهد بود. منتها چون فعلا رشد جمعیت به 12 درصد نرسیده خیلیها فاقد مسکن هستند. به همین سادگی.
این طنز در روزنامهی اعتماد، 15 اسفند 90، منتشر شده است.
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)