دوشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۹۱

دولت چای می‌خرد / چای پهن می‌شود / ما خیال کردیم چای دم نکشیده است، آه

شعر جدیدی از محمدرضا رحیمی منتشر شد

 
ولو شوید روی کاناپه و به شعری که هم‌اینک به دست‌مان رسید توجه فرمایید. توضیحات توی پرانتز تحشیه ما است برای سختی‌های این شعر مفهومی. در پایان این ستون از شاعر این شعر تقدیر خواهیم کرد.

وضعیت اقتصادی مردم مساعد است
(شاعر از آرایه‌ی ادبی خبر ندارد سواره از حال پیاده استفاده کرده. چون دستش به دهانش می‌رسد نمی‌داند دست مردم زیر سنگ است. البته یکی نیست به شاعر بگوید حتا وضعیت آب و هوای مملکت هم مساعد نیست و پر ریزگرد است، وضعیت اقتصادی که جای خودش را دارد.)

شر از بیکاری بهتر است
(جان؟ لطفا تکرار بفرمایید. ما متوجه نشدیم.)

بله. شر از بیکاری بهتر است
(هووم... خب، خیال‌مان راحت شد. گویا در این سطر شاعر می‌گوید بیکار نیست... البته ممکن است ما با شاعر موافق نباشیم، یعنی ترجیح دهیم بیکار باشیم اما شر نرسانیم. با تشکر.)

شر از بیکاری بهتر است و بیکاری هزاران معضل همچون شرارت در پی می‌آورد
(لطفا این سطر را دوباره بخوانید و ببینید شاعر چطوری در رد نظر خودش حرکت زده. واقعا یک‌بار دیگر بخوانید. حیف است. باید مطلا نوشت این سطر را و زد سردر هیات دولت.)

استاد اخلاق دولت پیشنهاد داده است به افراد بیکار بولدوزر بدهند تا همین‌طوری خراب کنند و بسازند اما بیکار نباشند
(بله. منتها فعلا در فاز اول عملیاتی هستند. یعنی فقط خراب می‌کنند.)

وقتی ایران بود خیلی از کشورها نبودند
و همین آمریکای جهانخوار وجود نداشت که امروز به کشورهای دیگر دست‌اندازی می‌کند
(آیا در اینجا شاعر اشاره‌ی ظریفی به تفاوت فرهنگی دیپلمات ایرانی در برزیل کرده است و می‌گوید ما قبل از آمریکا دست‌اندازی می‌کردیم یا همدیگر را دست می‌انداختیم؟ ما نمی‌دانیم.)

و یا انگلیس که فقط یک جزیره و آب و هوای پیوسته بارانی و مابقی آن فتنه و استعمار است که البته آفتاب آن نیز غروب کرده، هویتی ندارد
(ما که متوجه نشدیم. شعر را فرستادیم برای دکتر حسن عباسی تا دکترین آن را بیرون بکشد.)

اگر می‌خواهیم از فرهنگ و تمدن خود حراست کنیم
باید قوی شویم و برای جوانان اشتغال ایجاد کنیم
(بله. منتها فعلا حراست ایجاد شده است. اشتغال هم در دست ساخت است.) 

در حال حاضر مردم ما چای نمی‌‌خورند / بلکه مرکب چای می ‌خورند /
و خانم‌ها حوصله ندارند بگذارند چای خوب دم بکشد و چای خوب بخورند /
و دولت هم چای آشغال می‌خرد و انبار می‌کند / که بعد از مدتی تبدیل به پهن می‌شود و باید آن را دور ریخت
(البته شاعر گفته باید دور ریخت، نگفته دور ریخته می‌شود. تا این لحظه از پهنی که توسط سیاست خرید چای توسط دولت خریداری می‌شود خبری در دست نیست. آیا این پهن به چرخه تولید بازمی‌گردد؟ آیا دم می‌شود؟ آیا شاعر گفته تولیدات دولت را زیر سوال برده است؟ واقعا ما نمی‌دانیم.)

شاعر الدوله‌ی نهم و دهم چه کسی است؟
در پایان از ملک الشعرای زمان، شاعر الدوله‌ی دولت نهم و دهم، استاد «م. ر» تشکر می‌کنیم که این شعر را برای چاپ در اختیار ما قرار دادند.آفرین گلم.




   منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، 22 خرداد 91 
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم