سخنگوی وزارت امورخارجه گفت: «برای ملاقات با محمودرضا خاوری درخواست کردیم که بهش بگوییم به ایران بازگردد اما خاوری درخواست ملاقات را نپذیرفت و در آن جلسه حاضر نشد.»
اینطور که مشخص است وزارت خارجهایها ترتیب یک ملاقات را دادند، اما خاوری همانطور که همه را قال گذاشت و رفت، آنها را هم قال گذاشته و سر قرار نیامده. به همین مناسبت از محمودرضا خاوری، پدر اختلاس ایران، دعوت کردیم بیاید روی کاناپه.
پدر اختلاس ایران
ما: «سلام آقا خاوری. آیا میتوانیم شما را پدر اختلاس ایران بنامیم؟ و بفرمایید چرا به ایران برنمیگردید؟»
خاوری: «بله. البته من سر اینکه پدر اختلاس شوم خیلی پدرم درآمد، البته ممکن است پدر مردم هم درآمده باشد که برایم مهم نیست. بعد هم برگردم ایران که پدرم را درآورند؟ عمرا.»
سلین دیون برگردد من هم برمیگردم
ما: «واقعا میترسی؟ ببین محمودرضا، با من راحت باش. موضوع دیگری هست؟»
خاوری: «راستش بله. من از بچگی وقتی فیلم تایتانیک را دیدم که نوک کشتی لئوناردو دیکاپریو به حالت خاصی کیت وینسلت را باد میداد و سلین دیون آواز میخواند، به سینما و سلین دیون علاقهمند شدم. برای همین تصمیم گرفتم مدیرعامل بانک مرکزی شوم و 3000 میلیارد تومان اختلاس کنم تا بتوانم بروم بغل سلین دیون، که دیدید هم توانستم و رفتم بغل سلین دیون و خانه گرفتم و همسایهشان شدم. در ضمن اگر من به ایران برگردم آیا قول میدهند بگذارند سلین دیون را هم با خودم بیاورم که اینجا همسایه ما شود و بیاید بغل ما زندگی کند؟»
فقط سلین دیون گولم زد
ما: «سلام آقا خاوری. آیا میتوانیم شما را پدر اختلاس ایران بنامیم؟ و بفرمایید چرا به ایران برنمیگردید؟»
خاوری: «بله. البته من سر اینکه پدر اختلاس شوم خیلی پدرم درآمد، البته ممکن است پدر مردم هم درآمده باشد که برایم مهم نیست. بعد هم برگردم ایران که پدرم را درآورند؟ عمرا.»
سلین دیون برگردد من هم برمیگردم
ما: «واقعا میترسی؟ ببین محمودرضا، با من راحت باش. موضوع دیگری هست؟»
خاوری: «راستش بله. من از بچگی وقتی فیلم تایتانیک را دیدم که نوک کشتی لئوناردو دیکاپریو به حالت خاصی کیت وینسلت را باد میداد و سلین دیون آواز میخواند، به سینما و سلین دیون علاقهمند شدم. برای همین تصمیم گرفتم مدیرعامل بانک مرکزی شوم و 3000 میلیارد تومان اختلاس کنم تا بتوانم بروم بغل سلین دیون، که دیدید هم توانستم و رفتم بغل سلین دیون و خانه گرفتم و همسایهشان شدم. در ضمن اگر من به ایران برگردم آیا قول میدهند بگذارند سلین دیون را هم با خودم بیاورم که اینجا همسایه ما شود و بیاید بغل ما زندگی کند؟»
فقط سلین دیون گولم زد
ما: «آقای خاوری، آیا میدانستی وقتی از ایران رفتی، تمام حروف الفبا از «الف ر» گرفته تا «م ر» و «کاف گاف» و غیره، به عنوان همدستان شما در اختلاس 3000 میلیاردی بازداشت شدند یا پایشان به پرونده باز شد؟»
خاوری: «من هرگونه همکاری با حروف الفبا و کلهشطرنجیها را تکذیب میکنم، اگر راست میگویند بروند سراغ اصل کاری و آی باکلاه.»
خاوری: «من هرگونه همکاری با حروف الفبا و کلهشطرنجیها را تکذیب میکنم، اگر راست میگویند بروند سراغ اصل کاری و آی باکلاه.»
توصیههای محمودرضا خاوری به جوانان
خاوری: «من جا دارد همینجا از پدر و مادر و خانوادهام تشکر کنم که باعث شدند من در اختلاس پیشرفت کنم. آنها استعداد من را از بچگی کشف کرده بودند و محیط خانه را همیشه برای اختلاس من فراهم میکردند. از جوانان هم میخواهم تصمیمشان را قطعی بگیرند و بعد اختلاس کنند. منتها حواسشان باشد ما بغل سلیندیون اینا هستیم و دیگر هم اینجا جا نداریم. آنها باید برای همسایه شدن با خوانندگان اجنبی دیگر تلاش کنند.
در ضمن نصحیت من به کسانی که میخواهند تازه وارد اختلاس شوند این است که هرگز به حروف الفبا اعتماد نکنند. چون حروف الفبا با یک حرکت که برود رویشان صدایشان در میآید.
یعنی اگر نصب برود رویشان میگویند اه... و غر میزنند و رشوه بیشتری میخواهند.
اگر کسره برود زیرشان میگویند ئِه... و اعتراض میکنند و آدم را لو میدهند.
و اگر هم ضمه برود زیرشان میگویند اوُ... و تعجب میکنند که در طبقهی ششم هتل لاله هر شب با حضور همه حروف الفبا به خصوص جناب آقای آی با کلاه، جشن الفبا و ارقام برگزار میشد.
اینها حرف آخر من، محمودرضا خاوری، بود. دیگر هم به وزارت امور خارجه و اینترپل بگو نیایند سراغم کار دارم. بای هانی.»
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، 24 خرداد 91
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)