هر چقدر سعی میکنیم عدالت را رعایت کنیم و همه را بیاوریم روی کاناپه نمیشود و به خیلیها نوبت نمیرسد و خیلیها هم انگار خوششان آمده و چندبار چندبار میآیند. امکانات ما محدود است و شرمندهی دوست و دشمن هستیم. امیدواریم در صنعت کاناپه به خودکفایی برسیم و روزی برسد که همه بیایند روی کاناپه، حتا شما دوست عزیز! خلاصه در کل به نظر ما مدیریت کاناپه از مدیریت جهان سختتر است. من توی کار مدیریت کاناپه ماندهام، حیرانم آقای احمدینژاد میخواهد چطوری جهان را کاناپه کند. بگذریم.
خلاصه، آقای احمدینژاد آمد روی کاناپه، خیلی زیبا نشست و گفت: «هر كس برای مدیریت بهتر آب تلاش می كند در حقیقت برای حیات انسانی تلاش كرده است.»
ما گفتیم: «دقیقا. ما و دانشمندان و پزشکان و داروین و فروید هم موافقیم که؛ کسی که بهتر آب را مدیریت میکند حیات انسانی را مدیریت کرده است.»
راهکارهای آبی
به همین مناسبت آبکی، ما امروز مدیریت بهتر آب را به پیر و جوان آموزش میدهیم، تا آب مملکت مدیریت شود و به هدر نرود؛
هیچ وقت آب را همینطوری ول نکنید برود، در خیلی از مواقع، مخصوصا وقت آب دادن باغچه.
هیچ وقت آب را بیرون نریزید، در خیلی از مواقع، مخصوصا وقتی ته لیوان آب میماند.
هیچ وقت آب را درون نریزید، درون هر چیزی، مخصوصا وقتی در لوازم برقی که اگر آب برود توشان خراب میشوند.
هیچ وقت آب را بیرون نپاشید، مخصوصا از پنجره چون ممکن است روی مردم ریخته شود و اسباب زحمتشان شود.
هیچ وقت آب را بیهوا بیرون نپاشید، مخصوصا اگر آب جوش باشد، چون ممکن است روی اجنه ریخته شود. قبل از پاشیدن آب دقت کنید و جوانب کار را در نظر بگیرید و هشدار دهید.
هیچ وقت آب را الکی مصرف نکنید، مخصوصا آبی را که میشود خورد.
هیچ وقت آب را الکی دور نریزید، مخصوصا آبی را که مایع و مایه حیات است.
هیچ وقت آب از لب و لوچهتان آویزان نشود.
هیچ وقت آب به آسیاب دشمن نریزید.
هیچ وقت آب به خیک چیزی نبندید، مخصوصا اگر مهمان آمده باشد و خورشت کم باشد.
هیچ وقت آب به ناف فیلم و سریالتان نبدنید، مخصوصا اگر پولی که تلویزیون بهتان بدهد بیتالمال باشد.
هیچ وقت آببازی نکنید، چون جرم است و امنیت ملی را خیس میکنید.
هیچ وقت آب را گل نکنید، چون این آب روان میرود پای سپیداری بلند که کنارش یک نفر دیگر دارد آبیاری میکند.
هیچ وقت آب را نستانید...
هیچ وقت... هیچ وقت... بیخیال! جای این حرفها بروید شیر را ببندید دارد چه میکند.
نسخه آبکی
آقای احمدینژاد گفت: «آب پایه و مایه حیات بشر است.»
ما هنوز نفهمیدم آب که این قدر شل است، چطوری پایه چیزی میتواند باشد.
ولی فهمیدیم آب چطوری میتواند مایه (یا مایع) چیزی باشد که به دلایلی (از جمله اینکه دیگر به انتهای ستون رسیدیم و جا نداریم! باور بفرمایید به همین دلیل!) آن را اینجا نمینویسیم و نسخه را بیخیال میشویم.
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، دورهی جدید، ستون کاناپه، 28 مهر 90، شمارهی 2290
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)