دوشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۹۰

دیالوگ با چاک لباس وزیر

 
امروز علاءالدین بروجردی علاوه بر صفحه‌ی اول روزنامه، روی کاناپه هم آمده بود و جای شما خالی چه کاناپه‌ای هم شده بود. منتها ستون کاناپه و علاءالدین به علت "مشکلات کاملا فنی" حذف شد!
 
جاشون خالی نباشه...
برای همین ما مجبور شدیم برویم مصطفا کواکبیان را بیاوریم روی کاناپه. مثل راننده‌ای که می‌خواهد تا قزوین برود اما اگر مسافر نباشد مجبور می‌شود تا مسافر کرج سفر کند. […]
 
استاداسدی وارد می‌شود
حالا ما این‌قدر توضیح دادیم، مدیرمسوول روزنامه که از دو جهت با آقای کواکبیان هم‌صنف است، می‌آید و می‌گوید: «پوریا، این مصطفا رفیق ماست. از دو جهت نمایندگی مجلس و مدیرمسوولی هم همکار ماست. نیارش روی کاناپه. از ما دلخور می‌شه.»
 
خب ما چه کار کنیم؟ هر کسی از یک جهتی با مسوولان روزنامه مماس است! مماس هم نباشند فامیل از کار درمی‌آیند و از لحاظ اخلاقی هم درست نیست ما آن‌ها را بیاوریم‌شان روی کاناپه. واقعا چه کار کنیم؟ چه طور طنز بنویسیم؟ اسفندیار رحیم مشایی را نیاوریم، آقای احمدی‌نژاد را نیاوریم، برادران لاریجانی را نیاوریم، علاءالدین بروجردی را نیاوریم، پناهیان و رسایی و منصور ارضی و غیره را هم نیاوریم، مصطفا کواکبیان را هم نیاوریم؟ یک دفعه بفرمایید برویم کریم باقری و استاداسدی را بیاوریم روی کاناپه. (آخیش. چه دل پری داشتم. یک کم غر زدم، خالی شدم.)
 
حرف زدن با چاک لباس
خلاصه مصطفی كواكبیان، نماینده اصلاح‌طلب (در این خصوص توضیح دادم که)، روی کاناپه دراز کشید و گفت: «حمله به هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی حلال شده است.»
ما گفتیم: «البته قبلا حرام هم نبود، مکروه بود. منتها الان از شیر مادر هم حلال‌تر شده گویا.»
 
کواکبیان گفت: «این درحالی است كه برخی می‌گویند برای حفظ منافع ملی نباید به احمدی‌نژاد چیزی گفت یا سوالی از او كرد.»
ما گفتیم: «خب آقای احمدی‌نژاد جزو منافع ملی است دیگر. باید حفظش کرد. اصلا باید یک نهادی چیزی بشود مسوول حفظ آقای احمدی‌نژاد و باقی منافع و منابع ملی.»
 
مصطفا کواکبیان گفت: «حتا به چاك لباس وزیر احمدی‌نژاد نمی‌شود چیزی گفت.»
ما گفتیم: «جان؟»
کواکبیان گفت: «حتا به چاک لباس وزیر احمدی‌نژاد نمی‌شود چیزی گفت.»
ما گفتیم: «چندتا مساله است. 1- وقتی نمی‌شود با خود وزیر حرف زد یا ازش سوال پرسید، باید هم به فکر چاک لباس او افتاد.
2- واقعا به چاک لباس وزیر چه می‌شود گفت؟ آن طفلک چه گناهی کرده چاک شده؟ تقصیر خیاط است که برای وزیر چاک لباس گذاشته. بروید سرمنشا را پیدا کنید.
3- حالا شما به چاک لباس وزیر بتوانی چیزی بگویی، چه می‌خواهی بگویی؟ مگر زبان چاک لباس با زبان آدمیزاد یکی است؟
4- ممکن است بگویید منظور صحبت کردن با چاک لباس نبوده، بلکه درباره‌ی چاک لباس بوده. خب دیگر بدتر. بابا جان، جای این‌که بروید درباره‌ی عملکرد وزرا چیزی بگویید می‌خواهید راجع‌به چاک لباس‌شان حرف بزنید همین می‌شود دیگر. عملکرد وزرا یک موضوع عمومی است که باید پاسخگو باشند. اما هر گونه چاک لباس وزرا در حیطه حقوق فردی و حریم شخصی‌شان است و اگر دوست داشته باشند می‌توانند لباس باچاک، بی‌چاک، کم‌چاک و هر گونه چاک دیگری که دوست دارند تن کنند. به من و شما ربطی ندارد. آیا مشکل امروز ما این است که لباس وزرا چاک دارد یا ندارد؟ ما باید برویم ببینیم مشکل اصلی مملکت چیست. پایان. 
 
 
 
 
 
منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، دوره‌ی جدید، ستون کاناپه، 9 آبان 90، شماره‌ی 2299
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)