* آقام عباس کیارستمی
دارم به این فکر میکنم که اگر آقام عباس کیارستمی تصمیم بگیرد مثنوی هفتاد من آقام حضرت مولوی را هم به سبک وسیاق اشعار حافظ و سعدی از زیر نظر (و احتمالا دست!) بگذراند چند جلد کتاب تولید میشود.
** آقام یوسف داستاننویسی ایران
دارم به این فکر میکنم حالا که، بلاتشبیه!، یوسف داستاننویسی ایران، آقام یوسف علیخانی به جلال رسیده چرا جماعت، بلانسبت نسوان ایندفعه آقایان!، جای اینکه با چاقو دستشان را ببرند گوش آقام یوسف داستاننویسی ایران را میبرند.
شما از هر جهت هم که نگاه کنی، علاوه بر کتاب و نویسندگی، دلایل انتخاب اژدهاکشان را میبینید؛
یکی – همزمانی و همپوشانی برگزاری جایزهی جلال با پخش سریال آقام یوسف پیامبر.
دو تا – جمال آقام یوسف اژدها بکش!
سه تا – گرایش برگزارکنندکان که قزوینی بودن آقاشون جلال آل احمد و آقامون یوسف علیخانی را به دلایلی (که مانند اسامی داوران بر ما پنهان است) مد نظر داشتهاند.
چهارتا – بعد از آقام فردوسی کدام نویسندهای - آره و اینها - که دیو و اژدها بکشد؟! از کانون نویسندگان باید پرسید که چرا تا حالا جایزهی قویترین مردان ایران را به آقام یوسف علیخانی ندادهاند.
دارم به این فکر میکنم که اگر باز هم جایزههای کلان و مطلا به یک ناشر دولتی و نویسندهی دولتی میرسید خوب بود؟ آنجای آدم دروغگو (منظورم بینیاش است!)
*** آقام احمد آقالو
دارم به این فکر میکنم آقام احمد آقالو که درگذشت قسمتی از حافظهی دلانگیز تصویری و نمایشی ما به نامش خورده است. روحش آرام.
**** دعوت از مادر سرطان!
دارم به این فکر میکنم حالا که بیشتر هنرمندان به خاطر بیماری سرطان جان میسپارند بدم نمیآید نامهی کوتاهی برای مادر سرطان بنویسم و او را به یک جای خلوت (البته به نیت شام) دعوت کنم!
دارم به این فکر میکنم که اگر آقام عباس کیارستمی تصمیم بگیرد مثنوی هفتاد من آقام حضرت مولوی را هم به سبک وسیاق اشعار حافظ و سعدی از زیر نظر (و احتمالا دست!) بگذراند چند جلد کتاب تولید میشود.
** آقام یوسف داستاننویسی ایران
دارم به این فکر میکنم حالا که، بلاتشبیه!، یوسف داستاننویسی ایران، آقام یوسف علیخانی به جلال رسیده چرا جماعت، بلانسبت نسوان ایندفعه آقایان!، جای اینکه با چاقو دستشان را ببرند گوش آقام یوسف داستاننویسی ایران را میبرند.
شما از هر جهت هم که نگاه کنی، علاوه بر کتاب و نویسندگی، دلایل انتخاب اژدهاکشان را میبینید؛
یکی – همزمانی و همپوشانی برگزاری جایزهی جلال با پخش سریال آقام یوسف پیامبر.
دو تا – جمال آقام یوسف اژدها بکش!
سه تا – گرایش برگزارکنندکان که قزوینی بودن آقاشون جلال آل احمد و آقامون یوسف علیخانی را به دلایلی (که مانند اسامی داوران بر ما پنهان است) مد نظر داشتهاند.
چهارتا – بعد از آقام فردوسی کدام نویسندهای - آره و اینها - که دیو و اژدها بکشد؟! از کانون نویسندگان باید پرسید که چرا تا حالا جایزهی قویترین مردان ایران را به آقام یوسف علیخانی ندادهاند.
دارم به این فکر میکنم که اگر باز هم جایزههای کلان و مطلا به یک ناشر دولتی و نویسندهی دولتی میرسید خوب بود؟ آنجای آدم دروغگو (منظورم بینیاش است!)
*** آقام احمد آقالو
دارم به این فکر میکنم آقام احمد آقالو که درگذشت قسمتی از حافظهی دلانگیز تصویری و نمایشی ما به نامش خورده است. روحش آرام.
**** دعوت از مادر سرطان!
دارم به این فکر میکنم حالا که بیشتر هنرمندان به خاطر بیماری سرطان جان میسپارند بدم نمیآید نامهی کوتاهی برای مادر سرطان بنویسم و او را به یک جای خلوت (البته به نیت شام) دعوت کنم!