شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۹۲

ماجرای قدیمی گنجشک که آمد آب بخوره افتاد تو حوضک


خب بچه‌های عزیز، قبل‌تر ماجرای قدیمی «شنل‌قرمزی و آقاگرگه»، ماجرای قدیمی «مادر شنگول و منگول و باباشان که حقش خورده شد» و ماجرای قدیمی «خر و پدر و پسر» را برایتان تعریف کردم. امروز ماجرای قدیمی لی‌لی‌حوضک را بخوانید:

ماجرا چی بود؟
ماجرا از این قرار بود که لی‌لی لی‌لی‌حوضک گنجشک آمد آب بخوره، فهمید براش پاپوش درست کردند، برای همین مدتی ازش خبری نشد و همه نگران شدند. وقتی خانواده گنجشک پرس‌وجو کردند متوجه شدند گنجشک که لی‌لی لی‌لی‌حوضک رفته بود آب بخوره، تحت‌الحفظ افتاده است تو حوضک.
اولی گفت: من می‌روم درش می‌آورم.
منتها خودش به دلیل چت‌کردن با گنجشک افتاد تو حوضک تا تکلیفش مشخص شود.
دومی گفت: من می‌روم سند می‌گذارم و درش می‌آورم.
منتها چون سند نداشت حرفش هم سندیت نداشت برای همین او هم افتاد توی حوضک.
سومی گفت: من آشنا دارم و درش می‌آورم.
منتها وقتی زنگ زد به آشنایش متوجه شد آشنایش هم افتاده توی حوضک.
چهارمی گفت: من چطوری درش بیارم؟ هووووم... چطوره صفحه توی فیس‌بوک درست کنم؟
منتها لایک‌خورش بالا نبود. آخر کی می‌آید صفحه یک گنجشک ناشناس را که آمده لی‌لی لی‌لی‌حوضک آب بخورد و افتاده تو حوضک را لایک کند؟
پنجمی گفت: کی مونده و کی مونده؟ من‌من کله‌گنده.
منتها دید دوره کله‌گنده‌ها گذشته و کله‌گنده‌ها افتادند تو حوضک. بعد موج عجیبی درست شد که کله‌گنده هم مگر می‌افتد تو حوضک؟ برای همین شد تیتر اول اخبار.
اینطوری شد که گنجشک بیچاره که رفته بود لی‌لی لی‌لی‌حوضک آب بخورد افتاده بود تو حوضک در بایکوت خبری ماند و پرهاش سفید شد و تبدیل شد به کبوتر و یک‌روز پر کشید و رفت. پایان.