از تو میبُرم
و میگویم عین خیالم نیست
همچون مردی که پایش را بُریدهاند
و هر بار
جای خالی پایش میخارد
کلافه میشود و خیالات برش میدارد و گریهاش میگیرد
و میگویم عین خیالم نیست
همچون مردی که پایش را بُریدهاند
و هر بار
جای خالی پایش میخارد
کلافه میشود و خیالات برش میدارد و گریهاش میگیرد