اول بگذارید یک داستان غیر سیاسی بر
اساس یک ماجرای واقعی برایتان تعریف کنم، بعد چندتا نتیجه سیاسی بگیریم و اکاذیبمان
را نشر کنیم و برویم پی کارمان؛
ارائه سلین دیون در شعب بانکی؟
یک روز سرد زمستانی یک شهروند محترم
قمی، جلوی آینه در حالی که داشته یک حالی به موها میداده، با خودش میگوید: «هی
پسر. قبلا امکانات نبود. الان امکانات هست. چرا دست به کار نمیشی؟ هان؟» و دست به
کار میشود و یک اسلحه برمیدارد (از کجا برمیدارد مشخص نیست. حتا مشخص نیست
اسلحهاش چاقو بوده یا کلاشینکف) و زیپ کاپشن را میکشد بالا و زیپ شلوار را میکشد
بالا و خوشتیپ خوشتیپها میشود. توی آینه به خودش میگوید: «تو اصلا از مادر
دزد زاییده شدی. تا الان خودت را حیف کردی.»
یک ساعت بعد میرود توی بانکی در شعبه
پل آهنچی قم، در را باز میکند و میرود شماره میگیرد و وقتی بلندگو گفت: «شماره
63 به شعبه 4» به شعبه 4 میرود و زیپ کاپشن را میکشد پایین و اسلحه را در میآورد
و به متصدی بانک میگوید: هی رفیق.
- بفرمایید.
: میخواستم «یه تخلف بانکی» ساده
کنم.
- بفرمایید.
: یه فیش واریز نقدی بده.
- بفرمایید.
: یه دقه صبر کن... خودکار داری؟
ممنون... ببخشید 4000 میلیارد تومن چندتا صفر داره؟ چندتا؟ 12تا؟ جدی؟ من توی راه
شمرده پونزده تا بود که. مطمئنید؟ خیلی خب. باوشه. بفرمایید.
- شما مایل هستید 4000 میلیارد تومن
پول به حسابتون بریزید؟
: بله.
- توی این بانک حساب دارید؟
: نه.
- خب. اول باید یه حساب باز کنید.
: خیلی خب.
تا سلین دیون یک دفترچه حساب راه است
بعد از یک ربع یک حساب به نام جعفرقلی
باز میشود. جعفرقلی دفترچه به دست به صندوقدار بانک میگوید: خب، حالا 4000
میلیارد تومن رو به حسابم واریز کنید.
- اینقدر پول همراهتون هست الان؟
: نه. مگه لازمه؟ همراهم نیست. ولی
اسلحه همراهمه. کمکی نمیکنه؟
- نه. کمکی نمیکنه. یا باید آشنا
داشته باشید و السی باز کنید. یا باید این پول همراهتون باشه تا من به حسابتون
پول واریز کنم.
: خب، ببینم مگه محمودرضا خاوری که
الان بغل سلین دیون خونه گرفته، همینطوری 3000 میلیارد تومن کاسبی نکرد؟
- چطوری دقیقا؟ با اسلحه؟
: نه. بدون اسلحه. منظورم اینه که مگه
با پرکردن یه فیش بانکی 3000 میلیارد تومن رو به چنگ نیاورد؟
- یه طورهایی بله. ولی یه طورهایی نه.
خب آقای خاوری، که بزرگ و رییس و پیشکسوت همه ما هستند، اختلاس کرد.
: اختلاس؟ ولی آقای احمدینژاد گفت
اختلاس نبوده.
- بگوییم پولشویی کرده خوبه؟ با واژه
پولشویی موافقید؟
سلین دیون؛ تخلف بانکی ساده
: نه. آقای احمدینژاد گفته نه
پولشویی بوده نه اختلاس. گفته «یک تخلف بانکی» ساده بوده.
- درسته. تخلف بانکی بوده. ولی برای
شما، عذر میخوام نمیشه.
: نمیشه؟ مگه عدالتمحوری نیست؟ عیبی
نداره 400 میلیارد تومن بریزید.
- نه.
: 40 میلیارد چی؟
- نه.
: به خشکی شانس. 400 میلیون تومن چی؟
- نمیشه.
: سگ بر ضرر، 40 میلیون تومن بریز.
- واقعا امکانش نیست.
: شت. 4 میلیون هم نمیشه؟ گور پدر
شانس من نور بباره، 400 هزار تومن بریز به حسابم.
- نه.
: 40 هزار تومن دست کم بریز. ببین جلو
مشتریها من رو ضایع نکن. 4000 هزار تومن بریز به حسابم بذار با آبرو برم بیرون.
- نه.
: ببین آبجی. من اسلحه دارم. حالیت
شد؟ حداقل یه جاسوئیچی سلین دیون با آرم بانکتون بده به من، که بندازم به شلوارم.
- نداریم.
: پس من چطوری پولدار شم؟ چطوری به
سلین دیون نزدیک شم؟
- میتونید یه فرم پر کنید برای
دریافت وام پونصدهزار تومنی و شش ماه دیگه یه سر بزنید و شش تا هم ضامن بیارید.
شاید فرجی شد.
: ولی من اسلحه دارم. من میخواستم یه
«تخلف بانکی ساده» کنم و راه بزرگان رو طی کنم و برم بغل سلین دیون همسایه شم.
- ببخشید قربان. من زنگ زدم پلیس الان
میاد سراغتون. تنها کمکی که میتونم به شما بکنم اینه که سریع متواری شید.
: خیلی ممنون.
- از شما ممنونم که بانک ما رو برای
اختلاس، پولشویی یا حتا تخلف بانکی ساده انتخاب کردید. باز هم به ما سر بزنید.
نتیجهگیری 1: وقتی میگویید «تخلف بانکی ساده» در
مردم توقع ایجاد میکنید. دست کم بگویید «تخلف بانکی پیچیده.»
نتیجهگیری 2: ممکن است امکانات نباشد آدم دزد شود
ولی امکانات باشد حتما دزد میشود.
نتیجهگیری
3: طرف نتوانست با اسلحه هواپیما را بلند کند و بدزد. به خلبانش گفت دست
کم بگذار بوق بزنم.
نتیجهگیری
4: اگر بوق هواپیما در جامعه به اندازه کافی وجود داشته باشد و مردم
بتوانند بزنند کسی به بلند کردن آن فکر نمیکند.
نتیجهگیری 5: وقتی طرف با پرونده 3000 میلیارد تومانی
به راحتی میرود بغل سلین دیون همسایه میشود، طبیعی است که مردم با 4000 میلیارد
تومان بخواهند بروند بغل جنیفر لوپز خانه بگیرند.