سه‌شنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۱

حروف الفبا به اختلاس سه هزار میلیارد تومانی اعتراف کردند

سه هزار میلیارد تومان، ناقابل، اختلاس شده، و با توجه به گزارش‌هایی که از دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان این اختلاس منتشر شده متوجه شدیم اختلاس‌کنندگان سه هزار میلیارد تومان "حروف الفبا" هستند! جدی می‌گوییم. تا الان متهمان این پرونده اختلاس این طوری معرفی شده‌اند:
آقای «میم الف. آقای «ر م». آقای «ن». آقای «ش». خانم «الف». آقای «ک». آقای «ح س». آقای «ع ش». آقای «ب ب». آقای «خ م». و غیره.
 
پس همان‌طور که توجه کردید دست حروف الفبا در کار است. به همین مناسبت ما یک ماشین فرستادیم دنبال حروف الفبا و چشم‌بند زدیم به‌شان و سپس آن‌ها را تحت الحفظ آوردیم اینجا، تا ازشان بازجویی کنیم ببینم جریان اختلاس چیست.
 
ما: خودتان را معرفی کنید.
حروف الفبا: من ر هستم، من ح هستم، من ی هستم، من م هستم، من م هستم، من ش هستم، من الف هستم، من ی هستم، من هم ی هستم...
 
ما: تک تک حرف بزنید. با هم حرف نزنید. اول شما خودت را معرفی کن و بگو چرا اختلاس کردی؟
الف: من الفم. یه الف ناقابل. هیچ کس به من اهمیت نمی‌داد. هر جا می‌رفتم کار کنم می‌گفتند تو یک الف بچه چه کاری از دستت برمی‌آید؟ برای همین من آسیب اجتماعی خوردم و تصمیم گرفتم از یک الف بچه تبدیل شوم به یک الف اختلاس، طوری که من الف بروم توی چشم همه و الفم به چشم همه بیاید. این‌طوری شد که من اختلاس کردم و خیلی متاسفم. اگر جامعه بین حرف الف که لاغر و دراز است و حرف نون که گرد و قلنبه و شکم‌سیر است این‌قدر تبعیض قائل نمی‌شد من از راه راست منحرف نمی‌شدم و الف سالمی بودم و الف انحرافی نمی‌شدم.
 
ما: شما که شکمت را گرفتی دستت هم خودت را معرفی کن.
خ: من خ هستم و خ خواهم بود و خیلی خوشحالم و خوشبخت خواهم بود که خوب خوردم و خوب خوابیدم و خوش خندیدم و خلقی را خر کردم و خاص و عام را خام کردم و خیلی هم خوب کردم که خوب خوردم و یک آب هم روش.
ما: آقای خ درست است که خواهر و مادرت توی این قضیه دست داشتند؟
خ: خواهش می‌کنم من را تحت فشار ندهید. من خیلی خرم که دادگاه را به سخره گرفتم. خواهر و مادرم هیچ گناهی ندارند من خبط کردم من اختلاس کردم من را ببخشید.
ما: دیگه پررو بازی درنیاوری ها.
خ: باشه.
 
ما: آقای کاف خودش را معرفی کند و ماجرا را توضیح دهد.
کاف: من کاف هستم و مسوولیت همه چیز به عهده من است. اما من هیچ‌کاره بودم و همه دستورها را از گاف می‌گرفتم که تا گاف داد از کشور خارج شد و الان بغل سلین دیون است.
ما: شما می‌گویید آقای گاف گاف داد. شما که کاف بودید چرا گاف دادید؟ آیا این شانه خالی کردن از مسوولیت نیست؟ آیا وقتی آقای گاف گاف داد و در رفت شما باید گاف می‌دادید و در می‌رفتید؟ یا بهتر بود کاف می‌دادید کلاهبرداری نمی‌کردید؟
 
حروف الفبا (همه با هم): ما رو عفو بفرمایید. ما چه گناهی کردیم؟ اگر راست می‌گویید گاف را بگیرید و گاف ندهید.
ما: پایان دادرسی را اعلام می‌کنیم. به اتفاق اکثریت آرای هیات منصفه حروف الفبا به خاطر بستن با ارقام محکوم به حبس ابد می‌شوند. حروف الفبا چون جرم کلاهبرداری کردند و جرم سیاسی ندارند، مطبوعات و تلویزیون اجازه ندارد تصویرشان را نشان دهد.
حروف الفبا: مچکریم... مچکریم...
 
 
 
 
منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، 29 فروردین 91 
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم.)