بوی اسفند شدهام لابهلای دود سیگار لای انگشت مردی بالا سر مرده
گِز گِز جای سیلی روی گونهی پسرک وقت آببازی ظهر جمعه مرداد
شلپ شلپ پیراهن خیس دختر که پدر در را روش بسته
رد سرخ رژی بر لیوان لبپربدهی روی میز شدهام
تار موی رنگپریدهای که روی ملحفه مانده
عطر دلسردشدهای که دارد میپرد از روی بالشت
عکس مادربزرگ شدهام که روی سنگ قبر ماسیده
اتوبوس ساعت سه و سی دقیقه صبح خیابان ولیعصر که توش کارتنخوابی با چشمان باز خوابیده
تِپ تِپ صدای قلب شدهام وقتی زنگ در را نیمهشب زدهاند
تِپ تِپ قلب وقتی نور چرخان قرمز روی شیشه نیمهباز آشپزخانه میافتد
گُر گرفتن تن شدهام وقت ترس از صدای مرگ
بوی اسفند شدهام لابهلای این حرفها
و تو که میگویی اسفندیها خیلی احساساتی هستند، در جواب حرفهام
بوی سوختن غذا شدهام
بوی رفتن زن از خانه به خانهی پدرش
بوی رفتن جان از تن مادربزرگ
بوی خوردن بمب صدام دوکوچه بالاتر از پارک بابایان
بوی شاش در صف لرزان تنبیه شاگردان کلاس اول ب در برف بهمن مدرسه شکوفههای زندگی
بوی بوق تریلی پیش از خِرچ صدا دادن گربه زیر لاستیک چپ جلوش
بوی اسفند شدهام سر چهارراه
گِز گِز جای سیلی روی گونهی پسرک وقت آببازی ظهر جمعه مرداد
شلپ شلپ پیراهن خیس دختر که پدر در را روش بسته
رد سرخ رژی بر لیوان لبپربدهی روی میز شدهام
تار موی رنگپریدهای که روی ملحفه مانده
عطر دلسردشدهای که دارد میپرد از روی بالشت
عکس مادربزرگ شدهام که روی سنگ قبر ماسیده
اتوبوس ساعت سه و سی دقیقه صبح خیابان ولیعصر که توش کارتنخوابی با چشمان باز خوابیده
تِپ تِپ صدای قلب شدهام وقتی زنگ در را نیمهشب زدهاند
تِپ تِپ قلب وقتی نور چرخان قرمز روی شیشه نیمهباز آشپزخانه میافتد
گُر گرفتن تن شدهام وقت ترس از صدای مرگ
بوی اسفند شدهام لابهلای این حرفها
و تو که میگویی اسفندیها خیلی احساساتی هستند، در جواب حرفهام
بوی سوختن غذا شدهام
بوی رفتن زن از خانه به خانهی پدرش
بوی رفتن جان از تن مادربزرگ
بوی خوردن بمب صدام دوکوچه بالاتر از پارک بابایان
بوی شاش در صف لرزان تنبیه شاگردان کلاس اول ب در برف بهمن مدرسه شکوفههای زندگی
بوی بوق تریلی پیش از خِرچ صدا دادن گربه زیر لاستیک چپ جلوش
بوی اسفند شدهام سر چهارراه