سه‌شنبه، آبان ۲۳، ۱۳۹۱

شنل داور نبوی



تاریخ طنز مطبوعاتی دو جهش داشته، اول با علی‌اکبر دهخدا که امکانات و ظرفیت‌های زبان را به خدمت گرفت و طنزی نوشت با ادبیات جدی و قوی و ظرافت‌های بسیار،که خواننده‌ی خاص را جذب و خواننده‌ی عام را شیفته می‌کرد. جهش دوم با ادبیات مطبوعاتی سیدابراهیم نبوی است و ستون‌های فراموش‌نشدنی و همیشه مثال‌زدنی‌اش.
می‌گویم "ادبیات مطبوعاتی نبوی" چون به نظرم نبوی چنان متنی کاریزماتیک می‌نوشت که همان زمان هم در مطبوعات سراسری و هم در نشریات استانی ستون‌های فراوان شبیه او نوشتند و هنوز هم می‌نویسند.

2
هفده - هجده ساله بودم که طنزی عین ادبیات داور نبوی نوشته بودم و همراه بزرگمهر حسین‌پور یادم نیست به کدام دفتر روزنامه (؟) رفتیم. بزرگمهر با سردبیر یا کسی آنجا آشنایی داشت و مثل همه این سال‌ها که می‌گفت بنویس، پیشنهاد داده بود که اگر ردیف شد در آن روزنامه شروع به نوشتن جدی کنم. تا پیش از آن در گل‌آقا و نوروز و بعدتر ضمایم همشهری و همشهری جمعه نوشته بودم.
سردبیر (که یادم نیست که بود و اصولا به کدام روزنامه رفته بودیم) کاغذ دستنوشته را سرسری نگاهی کرد و گفت: «خب؟»
من چیزی نگفتم.
گفت: «کپی نبوی‌یه» و اضافه کرد: «اما خیلی روئه. در نیومده.»
یادم است چرا رو بود. نوشته بودم "رفسنجانی‌ای" را گفتند فلان. معلوم بود که رو است. اصلا اساسش بر رو بودنش بود. مطمئن بودم اگر نبوی همان را نوشته بود حلوا حلواش می‌کردند!
خلاصه کپی نبوی را که در نیامده بود چپاندم توی کیفم و توی راه برای بزرگمهر از بی‌مهری زمانه آه کشیدم!
از قدیم هم گفته‌اند که دو پادشاه به کشوری نگنجند! طبیعی بود که در مطبوعات آن زمان یا جای من هجده ساله است یا داور نبوی چهل ساله!
به قول تهرانی‌های قدیم کلاغ بیست‌ساله، بچه‌ش چهل‌ساله‌شه.

3
بعدها او کتاب مهم "قصه کوتوله‌ها و درازها" را منتشر کرد. نویسنده این سطور به احترام این اثر و تاثیر نبوی کتابی به نام تفنگ‌بازی را اول قرار بود به نبوی و رضا عابدینی تقدیم کند، اما بعد به دلایلی این تقدیمیه به "تقدیم به کوتوله‌ها و درازها" خلاصه شد. که البته خوانندگان نکته‌بین به این موضوع پی بردند.

4
بر گردیم به اصل ماجرا. این را گفتم که مثال زده باشم که اگر به روایتی در ادبیات جدی ما بسیار کسان از زیر شنل گلشیری بیرون آمده باشند، در طتز مطبوعاتی نه تنها از زیر شنل داور نبوی بیرون آمده‌اند طنزنویسان بعدی، که بسیار کسان ردایی شبیه شنل او دوختند و به دوش انداختند به این امید که با آن شنل بتوانند شعبده کنند.
طبیعی بود که بعد از نبوی خط کش نقد طنز دقیق‌تر و جدی‌تر شود و خیلی از متن‌ها با معیار ادبیات نبوی محک شوند.

5
ادبیات داور نبوی کاریزماتیک بود. تاثیر شیوه‌ی ستون‌نویسی و مقاله‌نویسی نبوی هم در ستون‌های طنز، هم در بعضی از ستون‌های جدی و سرمقاله‌ها و گزارش‌ها پیدا بود.
ضرباهنگ قوی، جسورانه‌نویسی، رندانه‌نویسی بی‌آنکه متنی ماستمالی‌شده را به اسم رندی جا بزند، دور زدن هوشمندانه خط قرمزها، پاراگراف‌نویسی تلگرافی، جسورانه‌نویسی، اشراف به موضوعات و دادن اطلاعات مهم و به‌اندازه به خواننده برای هر موضوع، آشنایی با ادبیات کهن فارسی و ادبیات کوچه و... شاخصه‌های متن نبوی بود.

6
ابداع شیوه‌های فراوان طنزنویسی و جسارت تجربه قالب‌های متفاوت جراتی بود که نبوی در دیگران و نویسندگان نسل بعدی ایجاد کرد.

7
پرداختن به کاری که نبوی در طنز مطبوعاتی و تاثیری که او در ادبیات مطبوعاتی، و همچنین در طنز سینمایی و تلویزیونی ما گذاشت، به حتم بیشتر از این مقال و بیش از این مجال کوتاه می‌طلبد و باید پایان‌نامه‌های دانشگاهی دانشجویان ادبیات فارسی، جامعه‌شناسی و روزنامه‌نگاری شود.

8
حسن بزرگ نبوی (آیا نکته ضعف او هم هست؟) این است که فقط می‌نویسد، هر روز می‌نویسند و بی‌ادعا می‌نویسد و به این موضع توجه نمی‌کند که استاد طنزنویسی فارسی است؛ هر چند هرگز خودش را استاد نمی‌نامد.

9
طنز او بعد از خروج از ایران فراز و فرودهای بسیاری داشت. به‌خصوص زمان‌هایی که نبوی از ژورنالیست تبدیل به اکتیویست سیاسی شده است آسیب‌پذیرترین دوران‌های طنزنویسی او است، که خوشبختانه مدتی است او دوباره به رکن مهم دموکراسی - یعنی ژورنالیسم - توجه بیشتری می‌کند.
10
امروز تولد سیدابراهیم نبوی است. و این چندخط به بهانه تولدمبارکی داور نبوی نوشته شد.


شرح عکس: نسخه اول لی‌آوت کتاب تفنگ‌بازی، نشر روزنه. که به دلایلی بعدتر به "تقدیم به کوتوله‌ها و درازها" تغییر کرد.