شنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۸

دوشغله‌ها

خيلي‌ها خيال مي‌کنند فقط آقا الهام شش‌صدشغله است. يا فقط آقا احمدي‌نژاد است که دوشغله است، هم رئيس‌جمهور است هم سرپرست وزارت اطلاعات. امروز براي حمايت از دولت هم شده، دوشغله‌هاي مملکت را که از نظر پنهان مانده‌اند به شما معرفي مي‌کنيم. البته خيلي از اين دوشغله‌ها در واقع دو کاره هستند و مثل «سرپرستي» کارشان شغل محسوب نمي‌شود.

موتورسوار: بعضي موتورسوارها شما را مي‌برند، شب نگه‌تان مي‌دارند و يک ماه بعد يک گوشه شهر ول‌تان مي‌کنند. در اين مدت خانواده‌تان دلشوره شديدي مي‌گيرد. بعضي موتورسوارها هم هستند که با گرفتن پول، شما را مي‌آورند. به اين دسته «موتوري» گفته مي‌شود و پليس موتور آنها را به دلايل گوناگون مي‌خواباند.
لباس شخصي: بعضي لباس‌شخصي‌ها به روش‌هاي مختلف، شما را براي اداي فريضه در روزهاي پنجشنبه و جمعه دعوت مي‌کنند. در کل امر به معروف‌تان مي‌کنند. بعضي از آنها هم به روش‌هاي مختلف، جلوي شما را روزهاي پنجشنبه و جمعه مي‌گيرند. در کل موقع انجام معروف، نهي از منکرتان مي‌کنند. تا اين لحظه کارشناسان از کار اين موجودات سر درنياورده‌اند.
مجري تلويزيون: بعضي مجري‌ها روزهايي که نبايد بخندند، مي‌خندند. وقتي بايد غمگين باشند، خوشحالند. وقتي بايد خوشحال باشند، شبيه مادرمرده‌ها به دوربين نگاه مي‌کنند. در کل براي اينکه بفهميد در مملکت چه خبر است، بايد برعکس حالات و گفتار مجري‌هاي تلويزيون را درنظر بگيريد. بيشتر اين هنرمندان، جلوي دوربين، براي پخته شدن بزرگ‌ترين کتلت در ونزوئلا جشن اعلام مي‌کنند، يا براي شکستن يک ظرف چيني در روسيه، عزا مي‌گيرند. گفته مي‌شود براي اين‌که اين دلاوران، از اتفاقات جاري مملکت خبر نداشته باشند، شب‌ها همان‌جا در استوديو مي‌خوابند!
مامور: بعضي مامورها براي ايجاد امنيت هستند. وقتي شما احساس ناامني کنيد به آنها مراجعه مي‌کنيد. البته بعضي مامورهاي ديگر هم در سطح شهر ديده شده‌اند، که چون تعدادشان به بندانگشت‌هاي دو دست هم نمي‌رسد، بي‌خيال آنها مي‌شويم!
دلاک: بعضي دلاک‌ها مسوول کشيدن کيسه به پشت شما هستند، تا سر حال بياييد. بعضي‌ها مسوول آوردن داروي نظافت و اينا.
ورزشکاران: بعضي ورزشکاران، ورزش بيسبال و راگبي را در زمين‌هاي ورزشي و با حضور تماشاچي انجام مي‌دهند. بعضي‌ها هم با لباس راگبي و چوب بيسبال سر کوچه و چهارراه و اينا، با حضور كساني که به عنوان تماشاچي يک گوشه ايستاده‌اند، تمرين مي‌کنند.
دانشمندان جوان: بعضي از دانشمندان جوان در زيرزمين خانه‌شان به فناوري هسته‌اي دست پيدا مي‌کنند. (البته اين موضوع براي ما ايراني‌ها زياد عجيب نيست.) بعضي از دانشمندان هم هستند که ممکن است با حفظ سمت وزير هم باشند! اما صبر مي‌کنند تا يک دانشمند جوان ديگري، مثلا يک خانه امن اختراع کند، تا آنها آن را به نام خودشان ثبت کنند. آفرين.
صندوق صدقات: بعضي صندوق‌ها قرار است علاوه بر دفع هفتاد گونه بلا، به دست ايراني‌هاي زير خط فقر هم برسد. اما بعضي صندوق‌ها هستند که به صورت مستقيم دايورت هستند روي کومور! و تبديل به جهيزيه براي دختران کوموري مي‌شوند. (البته به گفته دانشمندان، خريد جهيزيه براي دختران امپراتوري بزرگ کومور! به نفع سياست خارجي ايران، صلح در خاورميانه، خلع سلاح کامل آمريکا و اسرائيل و انگليس و غيره است.)
مسوولان اداره آمار: آنها علاوه بر تهيه آمار و ارقام، با حفظ سمت مسوول تهيه نمودار در برنامه فتوشاپ هستند.
آقا ضرغامي: وي رئيس تلويزيون، مسوول پخش مناظره‌هاي انتخابات و قوي‌ترين مردان ايران، مسوول پخش برنامه مستند حيات‌وحش و بيست و سي و... همچنين مسوول کشيدن خط قرمز دور کله مردم در تلويزيون براي شناسايي جاسوس‌هاي هسته‌اي و عوامل انقلاب مخملي در ايران است. وي به صورت غيرمترقبه‌اي و با حفظ سمت هفته پيش يک پيام تسليت چاپ کرد.
آقا کامران نجف‌اينا: وي علاوه بر شغل خبرنگاري کيهان و مجري‌گري صدا و سيما، با حفظ سمت مسوول تهيه گزارش‌هاي اعصاب و روان است.
آقا رحيم مشايي: در کل سر هر کاري که باشد، به کار خودش مشغول است. هفته گذشته وي به تنهايي و بدون استفاده از کمک نيروهاي خارجي، باعث ايجاد سونامي در هيات دولت شده است.

در کل از علايم گل و بلبلي مملکت، يکي توانايي نخبه‌ها در پذيرفتن چند شغل و مسووليت مختلف است. به گفته کارشناسان يک دليل پيشرفت مملکت در دو سه سال گذشته همين نخبه‌سالاري و شايسته‌سالاري است. به دوشغله‌هاي بيشتري هم مي‌توان اشاره کرد. اما با توجه به اينکه ما همين يک شغل را داريم، بي‌خيال قضيه مي‌شويم.

*
روزنامه اعتماد ملی - ستون فال قهوه - 10 مرداد 1388 - پوريا عالمي
(طنزها را همان طور که در روزنامه منتشر می‌شود- با حذف و تعدیل - منتشر می‌کنم اینجا.)