آی آدمها که در ساحل نشسته بیکینی بر تن دارید
یک نفر مایوش هست سوراخ و دارد اینجا میسپارد جان
آی آدمها بیکینی درآرید
پا در راه بیبازگشت بگذارید
یک نفر دارد میسپارد جان
یک نفر مایوش هست سوراخ
از: ما
آی آدمها، که بر ساحل نشسته شاد و خندانيد
يک نفر در آب دارد میسپارد جان
يک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی اين دريای تند و تيره و سنگين که میدانید...
از: نیما یوشیج
+ ادبیات تطبیقی
یک نفر مایوش هست سوراخ و دارد اینجا میسپارد جان
آی آدمها بیکینی درآرید
پا در راه بیبازگشت بگذارید
یک نفر دارد میسپارد جان
یک نفر مایوش هست سوراخ
از: ما
آی آدمها، که بر ساحل نشسته شاد و خندانيد
يک نفر در آب دارد میسپارد جان
يک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی اين دريای تند و تيره و سنگين که میدانید...
از: نیما یوشیج
+ ادبیات تطبیقی