آقای احمدینژاد خیلی پاکیزه و مودب و زیبا نشست روی کاناپه، این پاش را انداخت روی آن پاش و گفت: «اگر این دولت نیمساعت فرصت حرف زدن داشته باشد قیمت "سوراخ موش" میرود بالا.»
من گفتم: «میفهمم. دقیقا همینطوره. ببینید توی این شش سال "این دولت" نیمساعت نیمساعت مشغول حرف زدن بوده، الان بعد از شش سال قیمت همه چیز رفته بالا. سوراخ موش که جای خود دارد.»
یک موش سرش را از سوراخ دیوار آورد بیرون و گفت: «خاک به سرم. یعنی سوراخ موش هم مثل خونهی آدمیزاد میخواد گرون بشه؟ آخه چرا؟ آخه چرا؟ ما چه گناهی داشتیم؟ چه کار بدی کرده بودیم... ما که داشتیم زندگیمون رو میکردیم... اقای احمدینژاد شما چی کار به سوراخ ما داری؟ برای چی میخوای قیمتش رو ببری بالا؟ یک موش و یک سوراخ. چرا انگشت تو سوراخ ما میکنید بگذارید همینطوری بماند وضعیت سوراخ موش. بعد هم. حالا چرا سوراخ موش؟ ما چه کار بدی کردیم؟ از قدیم گفتند دیوار موش دارد موش گوش دارد. ولی توی این سالها ما هر چی شنیدیم از این گوش شنفتیم از آن گوش در کردیم. چیزی گفتیم؟ به کسی چیزی گفتیم؟ باعث بیثباتی شدیم؟ امنیت را به خطر انداختیم؟ اسناد و مدارک را افشا کردیم؟ نکردیم که. ما توی دیوار همه جا هم هستیم. موش هستیم دیگر. از دیوار اتاقها و بایگانیهای وزارت کشور و وزارت اطلاعات بگیر تا صندوق ذخیرهی ارزی. همه جا هستیم. ولی موشهای خوبی هستیم. از دیوار صدا در آمد در این شش سال، از ما موشها صدا در آمد؟ در نیامد که. آخه برای چی به سوراخ ما گیر میدهید؟ چرا میخواهید در بارهی سوراخ ما حرف بزنید؟ که گران شود؟ برای چه؟ بعد هم طبق قانون سوراخ هر موش حریم خصوصی و شخصیاش محسوب میشود و نمیشود دربارهاش کسی صحبت کند یا انگشت کند توش و گیر بدهد بهش.»
من گفتم: «موش عزیز. وسط کاناپه این چه حرفهایی است میزنی؟ آقای احمدینژاد به مسائل مهمتری باید توجه کند. درست است آقای احمدینژاد؟ مسالهی امروز ما که مسالهی موش و سوراخش نیست؟ هست؟ نیست که؟ شما باید بروی به مشکلات مهمتر مردم بپردازی.»
آقای احمدینژاد لبخند زیبایی زد و گفت: «سرزده به روستایی محروم در خراسان جنوبی رفتم ، وقتی رسیدم می خواستم زمین دهان باز کند و بروم زیر زمین، ما مسئولیم و اینهمه فقر؟! عده ای دارند منفجر می شوند از بسکه خورده اند و...»
موش سرافکنده شد و رفت توی سوراخش. من گفتم: «از آقای محمودرضا خاوری و شرکا خبر دارید؟»
آقا احمدینژاد گفت: «نه. چطور شدند؟»
گفتم: «از بس که خوردهاند دارند منفجر میشوند. الان دولت کانادا آمادهباش کامل است که خاوری نترکد. چون همسایهی سلین دیون است و ممکن است با این انفجار آسیبی به سلین دیون برسد.»
موش سرش را از توی سوراخ در آورد و گفت: «الان داشتم ماهواره نگاه میکردم. دیدم سوراخ موش در تاریخ خیلی نقش دارد. مثلا صدام حسین را از توی سوراخ کشیدند بیرون، قذافی را توی سوراخ پیدا کردند. باید هم سوراخ موش گران شود. اصلا شاید سوراخ موش برود توی بورس. البته خیلیها معتقد هستند پیدا کردن سوراخ موش هم کار سادهای نیست. مثلا چند وقت پیش خواندیم آقای فلانی (اسمش یادم نیست) خودش توی سوراخ نمیرفت، یا راهش نمیدادند، بعد جارو به دمبش بسته بوده. خب اینها همه اهمیت سوراخ موشها را نشان میدهد در دیپلماسی.»
من گفتم: «موش عزیز. موش عزیز. به نظرم حتما روی پروپزالت دربارهی "موشولوژی سیاسی” و "سوراخولوژی سیاسی" کار کن. ممکن است اصلا تعریف دیپلماسی داخلی و خارجی را تغییر دهی.»
موش گفت: «باشه. در پایان من از آقای احمدینژاد تشکر میکنم که حتا به سوراخ ما موشها نیز اهمیت میدهد. امیدواریم دولت به زاد و ولد و ازدواج ما نیز توجه کند و تسهیلاتی را برای ازدواج موشهای جوان در نظر بگیرد. با تشکر. ممنون.»
نسخه
از خوانندگان تقاضا میشود
الف) اهمیت سوراخ موش را در سیاست، اقتصاد، استیضاح، نفت، جن، فرهنگ، منشور کوروش، جادو و جمبل، محمودرضا خاوری، سلین دیون و... توضیح دهند. (با رسم شکل) (2 نمره)
ب) انواع سوراخ را بررسی کنید. (بررسی هر سوراخ 25/0 نمره)
پ) سوراخ موش چه فرقی با سوراخ لایهی ازن دارد؟ چرا؟ (نیم نمره)
ت) سوراخ موش چطوری قیمتش میرود بالا؟ چطوری میکشد پایین؟ (نیم نمره)
ث) کدام منطقهی تهران سوراخ موش بیشتری دارد؟ (با تهیه نقشه توسط سایت گوگلمپ، 25/2 نمره)
ج) اگر تهران سیصد هزار موش داشته باشد و هر موش یک سوراخ داشته باشد، قیمت سوراخ موش ثابت میماند یا بالا میرود؟ (با ذکر فرمول 1 نمره)
چ) سوراخ موش مشروط چیست؟ (2 نمره)
منتشرشده در روزنامهی اعتماد، دورهی جدید، ستون کاناپه، 15 آبان 90، شمارهی 2304
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)
(طنزها را همانطور که در مطبوعات منتشر میشود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر میکنم.)