پنجشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۹۰

این دفعه محمد جهرمی

گم کردن حلقه‌ی پیداشده...
محمد جهرمی چی بود؟
تا آنجا که ما مطلع شدیم محمد جهرمی اول اول محمد جهرمی نبود یک چیز دیگر بود. برای همین صداش می‌کردند علینقی. ... به همین مناسبت توی مجلس هم سوال شد علینقی جهرمی چی شد؟ هیشکی براش جواب نداشت. ولی همه جواب این‌که سیدمحمد جهرمی چی هست را داشتند.
جهرمی چی شد؟
جهرمی جهرمی نیست تهرانی است. آبانی است اما در هفده شهریور بزرگ شد. محمد نیست اما علینقی است. با همین سه مثال ساده مشخص شد که جهرمی جمع اضداد است. دستش درد نکند.
وقتی بزرگ شدید می‌خواهید چه کاره شوید؟
یک بار معلم ادبیات جهرمی به آن‌ها برای موضوع انشا گفت که دوست دارند وقتی بزرگ شدند چه کاره شوند؟
جهرمی این‌طوری انشا نوشت: «با سلام به معلم خوبم که این موضوع انشا را در اختیار من قرار داد. من دوست دارم وقتی بزرگ شدم مدیرعامل بانک صادرات شوم که مصونیت زیادی دارد. پایان.»
جهرمی چی گفت؟
حرف‌های قشنگ زیاد زده است جهرمی. او قول داده بود مشکل طبیعی بین کارگر و کارفرما در زمان وزارتش در وزارت کار رفع شود اما در زمان ریاستش بر بانک صادرات مشکلات طبیعی اختلاس پیش آمد.
جهرمی چی خورد؟
جهرمی چیزهای مقوی زیاد خورده است که ما خبر نداریم و به خودش مربوط است. اما تا آنجا که خودش گفته صبح‌ها یک لیوان شیر و چندعدد خرما می‌خورد. شیر را می‌خورد که مثل شیر بتواند چکه نکند. خرما را می‌خورد که دلش محکم باشد و توی دلش خالی نشود و کارش را بکند.
جهرمی داماد می‌شود
سال‌ها پیش وقتی جهرمی جایی می‌رفت نمی‌گفتند: «جهرمی آمد.» می‌گفتند: «داماد ناطق آمد.» راست و دروغ این حرف به ما مربوط نیست و ما در این زمینه دخالت نمی‌کنیم.
جهرمی چه کار کرد؟
جهرمی خیلی کارها کرده. ولی بیشترین کاری که کرده استانداری بوده. زنجان، لرستان، سمنان، همدان و فارس، استان‌هایی است که جهرمی از سال 61 تا 76 استانداری‌شان را کرده. معلوم است که او از بچگی دوست داشته استاندار شود.
جهرمی چه آرزوهایی داشت؟
بنگاه‌های زودبازده، انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و ادغام صندوق تعاون و صندوق مهر رضا و طرح جابجایی پایتخت از کارهایی بود که جهرمی دوست داشت به سرانجام برساند اما سرانجام بی‌خیال شد. عیبی ندارد که. آرزو بر جوانان عیب نیست پدر جان. فوقش به خاطر برآورده کردن آرزوهای میان‌سالی، جوانان نتوانند آرزوهاشان را برآورده کنند. عیبی ندارد. طبیعی است این هم.
جهرمی و حلقه کرج؟
جهرمی حلقه دوست داشت. از بچگی حلقه دوست داشت. وقتی هم که بزرگ شد حلقه از سرش نیفتاد. جهرمی دوتا دوست صمیمی داشت، کردان که دکتر بود. رحیمی که دکتر بود. اما نمی‌دانیم چطوری بود که کسی پیش این‌ها نمی‌رفت دکتر. حتا خودشان هم به دکتر بودن خودشان یک‌طوری بودند. خلاصه کردان و رحیمی و جهرمی از سال‌های دور، دست‌های هم را گرفتند و یک حلقه درست کردند و بازی را شروع کردند: «حلقه‌ی کرج.»
جهرمی می‌خواند: «آسیاب تندترش کن...»
رحیمی و کردان جواب می‌دادند: «تندتر و تندترش کن.»
جهرمی در آخرین لحظات گفت: «شما دوتا دکترید، من هم از این به بعد دکتر. قبول؟»
رحیمی و کردان جواب دادند: «باشه.»
جهرمی طرح زودبازده می‌شود
جهرمی ول‌کن این طرح مشاغل زودبازده نبود. خب این خودش ایجاد یک شغل زودبازده است دیگر. که آدم طرح مشاغل زودبازده را بدهد و بشود مقام مسوول.
جهرمی به بانک مرکزی گیر می‌دهد
پس از استیضاح وزیر اقتصاد جهرمی گیر داد به بانک مرکزی که گوشه‌های قوانین بانک باز است و امکان دارد دوباره اختلاس و اینا شود. بانک مرکزی هم در پاسخی بلندبالا خطاب به جهرمی گفت: «باشه. عیب نداره. الان مثلا فرار به جلو کردی؟ خسته نباشی داداش.» جهرمی گفت: «با این پاسخی که دادید "متاسف" شدم.»
جهرمی چه می‌شود؟
ما نمی‌دانیم جهرمی را چه می‌شود اما به هر حال کردان که عاقبت به خیر شد، رحیمی هم، جهرمی چرا نشود؟ پایان بیوگرافی.
منتشرشده درستون "گم کردن حلقه‌ی پیدا شده..." هفته‌نامه‌ی طنز و کارتون "جدید"، شماره‌ی 24، 23 آبان 1390