خوردن و خواندن مجوز دارد...
رییس ستاد بحران نمایشگاه کتاب تهران گفت: «در نمایشگاه کتاب ستادی تشكیل شده است كه تلاش میكند هم امنیت نمایشگاه را تامین كند و هم بر مواد غذایی عرضهشده در نمایشگاه نظارت داشته باشد.»
خب ما خیالمان راحت شد. اینطوری کارها تقسیم شده است. وزارت فرهنگ و ارشاد نظارت میکند چی بخوانیم چی نخوانیم، ستاد بحران نظارت میکند چی بخوریم چی نخوریم.
البته این به خاطر خوانندگان کتاب است. چون تجربه نشان داده خوردن مثلا خربزه با عسل باعث درد سر آدم میشود. وقتی هم که برای آدم درد سر درست شود برای دیگران مشکل درست میکند. به همین مناسبت در نمایشگاه کتاب تمهیداتی در نظر گرفته شده که چیزی که آدم میخواند با چیزی که میخورد باعث دلپیچه و سرگیجه نسل جوان نشود.
اگر شانس بیاورید...
رییس ستاد بحران نمایشگاه کتاب تهران گفت: «چهار كمپ اورژانس در مصلا قرار داده شده است.»
میدانید چرا؟ چون نمایشگاه کتاب با مدیریت خوبی که دارد طوری است که جا نیست آدم نفس بکشد و نفس آدم آنجا بالا نمیآید و پس میافتد. وقتی شما پس افتادید نگران نباشید کافی است بتوانید خودتان را از بین مردم به کمپ اورژانس برسانید. البته اگر شانس بیاورید و نفستان بالا آمد.
برای پوشش بیشتر...
رییس ستاد بحران نمایشگاه کتاب تهران گفت: «به دلیل گستردگی امسال نمایشگاه كتاب، از هلال احمر نیز برای همكاری استفاده شده و از بچههای نوجوان هلال احمر برای پوشش بیشتر استفاده شده است.»
ما متوجه نشدیم از بچههای نوجوان چطوری برای پوشش بیشتر استفاده میشود. آیا آنها را به هم میدوزند تا شبیه لباس شوند و پوشش بیشتر شود؟ اگر از بچههای نوجوان برای پوشش بیشتر استفاده شود، چه کسانی میتوانند آنها را بپوشند؟ آیا غرفههایی برای پوشش بیشتر در نظر گرفته شده؟ ما نمیدانیم.
به ته کفش نفر جلویی نچسبید...
رییس ستاد بحران نمایشگاه کتاب تهران گفت: «مصلا حقیقتا برای نمایشگاه كتاب ساخته نشده؛ اما ما تلاش كردهایم كه مردم بتوانند راحت در غرفهها حركت كنند و در صورت رخ دادن هر اتفاقی، امكان كمكرسانی وجود داشته باشد.»
راست میگوید. طبق آماری که خودمان همین الان تکذیبش میکنیم، روزانه بین سیصد تا چهارصد نفر از بازدیدکنندهها هنگام حرکت کردن در غرفهها و سالن اصلی زیر دست و پا میمانند. طبق این آمار تکذیبی، از این سیصد نفر که میروند زیر دست و پا چهل نفر با کفپوشهای سالن یکی میشوند، و اصولا بین ده تا پانزده نفر به خاطر شلوغی و فشار بیش از حد مردم میچسبند ته کفش نفر جلویی.
لطفا بسوزید...
رییس ستاد بحران نمایشگاه کتاب تهران گفت: «كلیه مكانهای لازم برای آتشنشانی مشخص شد و از آنجا كه شبستان خطرناكترین نقطه در مصلاست...»
بله! و به همین مناسبت از آنجا که شبستان خطرناکترین نقطه در مصلا تصمیم گرفته شده تمام ناشران داخلی و ادبیات را آنجا متمرکز کنند که اگر اتفاقی افتاد سر ناشران داخلی بیفتد و خطری دیگران را، به خصوص فروشندگان ساندویچ سرد را، تهدید نکند.
آب همراهتان باشد...
رییس ستاد بحران نمایشگاه کتاب تهران گفت: «از آنجا كه شبستان خطرناكترین نقطه در مصلاست، برای آب رساندن به آنجا از افراد پیاده استفاده میکنیم.»
خب. اگر هنگام ورود به نمایشگاه کتاب دیدید نفری یک دبه یا یک لگن یا یک آفتابه آب دادند دستتان تعجب نکنید. طبق مدیریت بحرانی که شده به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه برای حفظ امنیت و در امان بودن از آتشسوزی و غیره این است که هر بازدیدکننده یک آفتابه آب همراهش باشد که اگر آتش گرفت و داشت میسوخت با استفاده از آفتابه آب بریزد روی خودش و خودش را خاموش کند.
منتشرشده در ستون "کتاب بخوریم" در ویژهنامهی نمایشگاه کتاب روزنامهی اعتماد 13 اردیبهشت 91