دوشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۹۱

قدیمی‌ها در این‌باره بهتر از ما کار می‌کردند

آقای احمدی‌نژاد گویا تا کار دست مردم ندهد بی‌خیال نمی‌شود. وی که کما فی السابق و برای صدمین بار در سفرهای استانی بود به مردم خوشاب و نوده که می‌خواستند تبدیل به شهر شوند، گفت: «کسری جمعیت خود را جبران کنید.»
قبل از این‌که اهالی خوشاب و نوده دست به کار شوند و کسری جمعیت را جبران کنند، آقای احمدی‌نژاد اضافه کرد: «شما باید کسری جمعیت خود را جبران کنید. ماشاءالله قدیمی‌ها خیلی بهتر از شما در این‌باره کار می‌کردند و اگر آنها بودند جمعیت را به سرعت افزایش می‌دادند تا به شهر تبدیل شوند.»

1- به نظر شما چرا آقای احمدی‌نژاد گفته: «ماشالله قدیمی‌ها خیلی بهتر از ما در این‌باره کار می‌کردند و جمعیت را به سرعت افزایش می‌دادند؟»
الف- تا ما را پیش نیاکان‌مان شرمنده کند.
ب- تا ما را پیش پدرمان شرمنده کند.
پ- تا ما را جلوی تاریخ شرمنده کند.
ت- تا ما دست بجنبانیم و رکورد پدران و نیاکان‌مان را بشکنیم.

2- به نظر شما چرا قدیمی‌ها "در این‌باره" خیلی بهتر از ما کار می‌کردند؟
الف- چون روغن حیوانی می‌خوردند و جوان روغن نباتی نبودند.
ب- چون در قدیم ارزانی بود و در این‌باره کار کردن هزینه‌ای نداشت.
پ- چون کار دیگری بلد نبودند و فقط در این‌باره کار می‌کردند.
ت- چون در این‌باره صاحب‌نظریه و صاحب‌تخصص و صاحب‌تکنیک‌های فردی بودند.

3- قدیمی‌ها در کدام باره‌ها خیلی خوب کار می‌کردند؟
الف- فقط در این‌باره خوب کار می‌کردند، مگر ما بد هستیم؟
ب- درباره‌ی صنایع دستی هم خوب کار می‌کردند.
پ- درباره‌ی الی. (بی‌معنی!)

راهکار کاریابی (بر اساس نسخه‌ی قدیمی)
به نظر ما بهتر است با توجه به آمار بالای بیکاری و با توجه به این‌که قدیمی‌ها "در این‌باره" خیلی بهتر از ما کار می‌کردند، در این‌باره کار کردن رسما شغل محسوب شود و عملا آدم کارگر به حساب بیاید. این‌طوری هم از آمار بیکاری کم شود، هم دست جوانان به یک کاری بند شود.

دیالوگ 1
- شما چی کار می‌کنی و شغلت چیست؟
: من خیلی خوب دراین‌باره کار می‌کنم.

دیالوگ 2
- من در این‌باره خیلی فکر کردم... در این‌باره کاری از دستم برنمی‌آید.
: از قدیمی‌ها یاد بگیر که در این‌باره خیلی خوب کار می‌کردند.

دیالوگ 3
- من می‌خواهم یک کاری بکنم.
: چه کاری؟
- می‌خواهم هر کاری از دستم بربیاید درباره‌ی تو بکنم.

دیالوگ 4
- گفتی کاری که می‌خواهی با هم شروع کنیم و توش شریک شویم، درباره‌ی چی است؟
: درباره‌ی تو.

دیالوگ 5
- در این‌باره چی فکر می‌کنی؟
: من مرد عملم. درباره‌ی چیزی فکر نمی‌کنم فقط انجامش می‌دهم.

دیالوگ 6
- خیلی دیر شد. لطفا دست به کار شو.

دیالوگ 7
- لطفا احتیاط کنید کارگران مشغول کارند.






 منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد، 25 اردیبهشت 91 
(طنزها را همان‌طور که در مطبوعات منتشر می‌شود، با حذف و تعدیل، در وبلاگ بازنشر می‌کنم)